نگرشی بر اختلاط اندیشه های بشری با آموزه های پیامبران الهی (قسمت اول)
مقدمه
ابلیس لعین پس از رانده شدن از درگاه الهی و پس از مهلت یافتن تا زمان معین با گستاخی گمراهی خود را به خداوند نسبت داد و به خداوند گفت : … فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ . ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ … پس به خاطر اين كه مرا به بيراهه افكندى، من هم براى [گمراهى] آنها حتما بر سر راه راست تو خواهم نشست. آنگاه از پيش روى و پشت سرشان و از طرف راست و چپشان به سراغ آنها مىآيم، و اكثرشان را سپاسگزار نخواهى يافت.( سوره اعراف
آیات 16و 17) و پروردگار در پاسخش فرمود: … اخْرُجْ مِنْهَا مَذْؤُومًا مَّدْحُورًا لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لأَمْلأنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ … نكوهيده و مطرود از آن [مقام] بيرون شو كه هر كس از آنان تو را پيروى كند، بىترديد جهنّم را از همه شما پر خواهم كرد.( سوره اعراف آیه 18)
ذیل این آیه به تفسیر معصومین علیهم السّلام حملات شیطان لعین برای گمراه نمودن انسان ها اینگونه معرفی شده است: حمله از پیش رو، کوچک جلوه دادن آخرت؛ حمله از پشت سر، تشویق به مال اندوزی و پرداخت نکردن حقوق واجب اموال؛ حمله از چپ، ایجاد علاقه به لذات و غلبه شهوات بر قلوب و حمله از راست ، تباه کردن دین با زیبا جلوه دادن گمراهی و (القای) شبهه. (تفسیر جوامع الجامع)
بدین ترتیب ابلیس و جنودش (از جن و انس) در مقابل سنت ارسال رسل پروردگار سنتی شیطانی بنا نهادند. یکی از اقدامات آنها مقابله فیزیکی و جنگ از بیرون با انبیاء علیهم السّلام و پیروانشان بود؛ مثل به اسارت گرفتن و شکنجه کردن و کشتن پیروان حضرت موسی علیه السّلام توسط فرعونیان ، شکنجه کردن و به قتل رساندن پیروان حضرت عیسی علیه السّلام توسط پولس یهودی، شکنجه کردن و تبعید نمودن و محاصره اقتصادی کردن و پیمان شکنی و کشتن پیروان حضرت محمد صلی الله علیه و آله توسط مشرکان و یهودیان.اما با وجود اینکه این جنگ ها و خصومت های آشکار صدمات بزرگی به پیروان انبیاء و اوصیاء علیهم السّلام میزد ، موجب ثابت قدمی پیروان حقیقی می شد و دین حقیقی به سرپرستی انبیاء و اوصیاء علیهم السّلام هرچند در فشار و گاهی در خفا در میان مردم حق جو باقی می مامند. اقدام بعدی آنها به شهادت رساندن انبیاء و اوصیاء علیهم السّلام بود. اما از آنجایی که تمامی انبیاء اوصیایی را برای هدایت قومشان پس از خود از سوی خداوند برمی گزیدند و به مردم معرفی می کردند و آن اوصیاء یکی پس از دیگری حافظ دین الهی بودند این اقدام نیز اگرچه با موفقیت انجام می شد اما نمی توانست دین الهی را از بین ببرد.
آنچنان که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: هیچ پیامبری یا وصی او نیست مگر آنکه شهید میشود. (بصائر الدرجات ص148و بحارالانوار ج17ص405و ج40ص1399)
در این خصوص شما را دعوت به مطالعه نوشتارخون و تاریخ می کنیم.
اقدام دیگر آنها غصب مقام و جایگاه خدادادی اوصیاء علیهم السّلام و تلاش در به فراموشی سپردن و مورد غفلت قراردادن آنها بود. در نتیجه این نیرنگ، علم الهی انبیاء علیهم السّلام-که توسط اوصیاء علیهم السّلام برای مردم حفاظت و تبیین و تفسیر می شد- به فراموشی سپرده می شد. با رها کردن و به فراموشی سپردن آموزه های الهی انبیاء و اوصیای ایشان علیهم السّلام مردم خلأ عمیقی احساس می کردند . اینجا مبارزه اعتقادی ابلیس و جنودش با دین الهی آغاز می شد. جنگی که بسیاری از متدینین ضعیف حتی متوجه آن هم نمی شدند تا دربرابر آن از دین حق دفاع کنند.
در اینجا ابلیس لعین به کمک پیروانش از جن و انس تلاش کرد به تدریج این خلأ را با افکار، افسانه ها، فلسفه ها، اسطوره ها، عرفان ها و اشعار و داستان های بشری و سحر و جادو و امثال آن پر کند و درهای شیطانی به روی تحریفات و تفسیرهای به رأی از کلام الهی را باز کند و این تحریفات و تفسیرهای به رأی غلط و باطل را علم الهی نام نهد؛ در حالیکه در حقیقت آنها صرفاً دانش بشری ناخالصی ست برپایه تمایلات و افکار دنیایی انسان های غیرمعصوم و حقیقت و علم الهی آن چیزی ست که خداوند خود توسط انبیاء و اوصیاء برگزیده علیهم السّلام به انسان ها آموخته است.
و این شروع اختلاط افکار و اندیشه های شرک آلود و آداب و رسوم تاریک و شیطانی و تحریفات تحت عنوان غلط انداز آموزه های الهی با آموزه های توحیدی انبیاء علیهم السّلام شد….
و اینچنین است که با استفاده از این سحرها و جادوها و دروغ پردازی ها و … ابلیس ملعون قدم به قدم زمینه را برای ظهور دجال در آخرالزمان فراهم می کند تا ضربه نهایی را به بنی بشر بزند…
در این مقال کوتاه مروری اجمالی خواهیم داشت بر این افکار و اندیشه های بشری و نحوه اختلاط آنها با آموزه های الهی پیامبران اولوالعزم.
ادامه دارد…