چهارشنبه, می 15, 2024
مجموعه مقالات استاد دکتر فریدونی

شماره بيست و يك: انجیل برنابا(الف)

بررسیهای تحلیلی و منصفانه پیرامون مسیحیت

قسمت بیست و یکم

انجیل برنابا

برنابا کیست؟

قبل از پرداختن به بحث در اطراف انجیل برنابا شایسته چنان است که درباره ی شخص برنابا سخن گفته واعتبار و ارزش وی را در منابع مسیحیت دریافته و در معرض دید و قضاوت خواننده ی محترم قرار دهیم. مِسترهاکس در قاموس کتاب مقدس ، برنابا را چنین معرفی می کند:

برنابا: (پسر وعظ) شخص لاوی قبرسی بود که در زمان رسولان به دین مسیح متدین شد و علاقات دنیوی را قطع نموده به بشارت مژده نجات مشغول گردید به حدی که مردم را بر ایمان دین مسیح ترغیب می نمود و در مصائب و زحمات ایشان شریک می شد و به همین واسطه رسولان او را بدین اسم ملقب نمودند و حال آنکه اولاً به یوسف مسمی بود. و او همان است که پولس را بعد از هدایت یافتنش به شاگردان معرفی کرد. پس از آن پولس را از طرسوس به انطاکیه برده هر دو به اسم مسیح بشارت دادند و کامیاب شدند… / قاموس کتاب مقدس، صفحه ی 174، ذیل کلمه ی برنابا

اما کتاب مقدس در عهد جدید خود ، برنابا را بسیار مفصل تر و زیباتر از مسترهاکس معرفی می نماید:

اما چون خبر ایشان به سمع کلیسای اورشلیم رسید برنابا را به انطاکیه فرستادند – و چون رسید و فیض خدا را دید شاد خاطر شده همه را نصیحت نمود که از صمیم قلب به خداوند بپیوندند- زیرا که مردی صالح و پر از روح القدس و ایمان بود و گروهی بسیار بخداوند ایمان آوردند./ اعمال رسولان ، باب 11، شماره های 23 تا 25

و باز چنین می خوانیم:

پس برنابا را مشتری و پولس را عطارد خواندند زیرا که او در سخن گفتن مقدم بود./اعمال رسولان، باب چهاردهم، شماره ی 12

و در جای دیگر، اعمال رسولان برنابا را این گونه توصیف نموده است:

و چون پولس به اورشلیم رسید خواست به شاگردان ملحق شود لیکن همه از او بترسیدند زیرا باور نکردند که از شاگردان است اما برنابا او را گرفته به نزد رسولان برد… ؟ اعمال رسولان، باب نهم، شماره های 26 و 27

مجدداً به کتاب اعمال رسولان توجه می کنیم که چه زیبا برنابا را معرفی می کند:

لهذا ما به یک دل مصلحت دیدیم که چند نفر را اختیار نموده همراه عزیزان خود برنابا و پولس نزد شما بفرستیم اشخاصی که جانهای خود را در راه نام خداوند ما عیسی مسیح تسلیم کرده اند. / اعمال رسولان، باب پانزدهم، شماره های 25 تا 26

خلاصه آنکه:

1)                       برنابا علاقه های دنیوی را قطع نموده بود.

2)                       مردم را بر ایمان به عیسی مسیح ترغیب می نمود.

3)                       در مصائب و زحمات مردم شریک آنان می شد.

4)                       مردی صالح و پر از ایمان و روح القدس بود.

5)                       همانند ستاره ی مشتری می درخشید.

6)                       معرف پولس می بود.

7)                       و جان خود را در راه عیسی مسیح تسلیم کرده بود.

یقیناً کمتر کسی پیدا می شود که همانند برنابا تا این حد در مسیحیت امتیاز داشته باشد.

چرا نباید انجیل برنابا را انجیلی مقبول دانست؟

همانگونه که می دانیم مطمئناً تعداد اناجیل ِ نگاشته شده چهار عدد نبوده و هیچ یک از اناجیل نیز در زمانِ خودِ حضرت عیسی علیه السلام به رشته ی تحریر در نیامده بود. و نکته ی مهمتر آنکه اناجیل چهارگانه و رساله های الحاق شده به آنها نیز نمی تواند شاخص قابل قبول و مورد اعتمادی جهت ارزیابی و قضاوت ِ اناجیل دیگری که به حضرت روح الله منسوب است معرفی شوند؛ کما آنکه در شماره های پیشین ِ این مجموعه ی تحلیلی ، درباره ی مسئله ی مذکور به صورتی جامع و مفصل بررسی و تحقیق بعمل آمد. پس تا وقتی اصالت اناجیل چهارگانه ی رسمی ، مورد تردید بوده و از نظر عده ی فراوانی از محققان و اندیشمندان و پژوهشگران فاقد اصالت و آمیخته و آلوده به تحریف هستند چگونه می توان درباره ی اصالت و یا عدمِ اصالتِ انجیل برنابا در مقایسه با اناجیل اربعه سخن گفت؟

و اما منابع و مآخذی که بحث اناجیل دیگری غیر از اناجیل اربعه را مطرح می کنند:

لوقا در ابتدای انجیل خود چنین گفته است:

از آن جهت که بسیاری دست خود را دراز کردند به سوی تألیف حکایت آن اموری که نزد ما به اتمام رسید من نیز مصلحت چنان دیدم که همه را من البدایه به تدقیق در پی رفته ترتیب به تو بنویسم ای تیوفیلوس عزیز/ انجیل لوقا، باب اول، شماره های 1 و 3

پس معلوم می شود که فقط چهار نفر نبوده اند که دست به قلم برده باشند و زندگانی عیسی مسیح را بر روی کاغذ نگاشته باشند؛ بلکه بسیاری این کار را انجام داده اند؛ که از جمله ی آنان «لوقا» نیز به این کار اقدام نموده است.

و اما ببینیم که مبلّغِ معروفِ مسیحیت در ایران- یعنی مستر میلر آمریکایی- در این ارتباط چه می گوید:

اشخاصی که معرفت کامل راجع به این قسمت داشتند تکلیف خود را احساس نموده و کتابی چند راجع به زندگانی خداوند ما در این دنیا به رشته ی تحریر درآوردند ([رجوع شود به] لوقا، باب 1 ، شماره های 1 تا 4) از این کتب فقط چهار عدد که ما آنها را انجیل متّی و مَرقُس و لوقا و یوحَنّا می خوانیم بتوسط کلیساها محفوظ مانده و به ما رسیده است./ تاریخ کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران ، چاپ دوم، 1981، صفحه ی 69

پس اولاً اشخاصی که تکلیف خود را نسبت به این قضیه احساس می کرده اند زندگی عیسی مسیح را به رشته ی تحریر درآورده اند و مطمئناً تعداد این افراد در چهار تن خلاصه نمی شود!

ثانیاً از مجموع نگاشته ها فقط 4 عدد آنها به نام های مَتّی، مرقس، لوقا و یوحنّا محفوظ مانده و به دست آقای میلر رسیده است؛ پس بقیه ی آنها چه شده اند؟!

به این سخن پولس نیز توجه فرمائید:

تعجب می کنم که بدین زودی از آن کس که شما را به فیض مسیح خوانده است بر می گردید به سوی انجیلی دیگر که انجیل دیگر نیست لکن بعضی هستند که شما را مضطرب می سازند و می خواهند انجیل مسیح را تبدیل نمایند./ رساله ی پولس به غلاطیان ، باب اول، شماره های 6 و 7

از بیان پولس، به سادگی روشن می شود که در زمان وی غیر از اناجیل رسمی ، اناجیل دیگری نیز وجود داشته که مردمانی به سوی آن اناجیل می رفته اند و از آنها استفاده می کرده اند ولی این اناجیل از نظر پولس که شخصیت دوم در میان مسیحیان است به عنوان انجیل های تبدیل شده تعبیر گردیده است.

خوشبختانه نام برخی از این اناجیل نیز که هر یک در قرن های نخستینِ مسیحیت مورد استناد و یا مبنای اعتقاداتِ گروه های مسیحی بوده، به این ترتیب موجود است:

انجیل توماس، انجیل ژاک ، انجیل نیکودم ، انجیل پطرس ، انجیل متّای دوم ، انجیل مصریان ، انجیل اوی ، انجیل آندره ، انجیل بارتلمی ، انجیل صبأوت ، انجیل برنابا و انجیل ابیونیت.

اعتقاد محقق و مورخی چون دورانت:

این اناجیل ضرورتاً با هدف فریبِ مؤمنانِ مسیحی نگاشته نشده بودند بلکه همه این اناجیل مورد احترام و استناد مسیحیان بوده ولی با تمام این تفاصیل کلیسا بعداً آنها را طرد و رجوع به آنها را ممنوع کرد./ویل دورانت ، تاریخ تمدن ، جلد 3 ، صفحه ی 675

دورانت به این مطلب اضافه می کند که:

اناجیل چهارگانه ای که امروزه اصطلاحاً از آنها به عنوان اناجیل رسمی یا مشروع یاد می شود. چهار کتاب از انجیل های متعددی است که در دو قرن آغازین میلادی در بین مسیحیانِ نخستین مورد استفاده بوده است./ ویل دورانت ، تاریخ تمدن ، جلد 3 ، صفحه ی 654

آیا برنابا حواری حضرت عیسی مسیح علیه السّلام بوده است؟

در مقدمه ی کتاب انجیل برنابا مطالبی ذکر شده دال بر آنکه برنابا حواری ملازم حضرت روح الله می بوده؛ و از جمله عبارات مقدمه ی مذکور می توان به جملاتی چون:

« برنابا فرستاده ی یسوع ناصری مسمی به مسیح»

و

« آن حقی را که دیده ام و شنیده ام در اثنای معاشرت خودم با یسوع …»  اشاره کرد.

آیا چنین ادّعایی که برنابا از جمله نزدیک ترین یارانِ حضرت مسیح و همراه با او بوده است به راحتی می تواند ردّ شود؟ مسلماً پاسخ منفی است؛ زیرا:

1)  در اناجیل ، گاه از حواریونی نام برده شده که تا به حال ناشناخته باقی مانده اند؛ نظیر «نتنائیل » در انجیلِ یوحنا، به این عبارت:نتنائیل در جواب او گفت ای استاد تو پسر خدائی/انجیل یوحنّا ، باب 1 ، شماره ی 49  به راستی این نتنائیل که دیگر اناجیل یعنی متّی ، لوقا و مرقس از او نامی نمی برند کیست؟

2) لوقا ، حواریون عیسی مسیح را چنین معرفی می کند:  1- شمعون (پِطرُس)   2- آندریاس(برادر پطرس)   3- یعقوب   4- یوحنّا    5- فیلِپُّس     6- برتولما    7- متّی    8- لوقا   9- یعقوب بن حلفی    10- شمعون معروف به غیور   11- یهودا برادر یعقوب     12- یهودای اَسخَریوطی 

 که در میان داوزده نفرِ نام برده نفر یازدهم – یعنی یهودا برادر یعقوب- از نظر مسترهاکس نیز کاملاً فردی است ناشناخته؛ به عبارت او توجه فرمائید:

یهودای حواری رسول … یهودا برادر یعقوب گفته شده و یهودا نه آن اسخریوطی … و معلوم نیست که او برادر یعقوب بن حلفی یا برادر یعقوب مسمّی به برادر خداوند بود یا نه… همچنان که نمی دانیم که این دو یعقوب یکی بودند یا دو- و این مطلب را نباید حمل بر مخالفت فیما بین نویسندگان و ملهمین کتاب مقدس کرد بلکه نقص در شرح وارد است که ما را در حل این مسأله حیران گذاشته است./ قاموس کتاب مقدس ، صفحه ی 979  آیا ممکن است این «یهودا» همان برنابا باشد؟ 

 هیچ بعید نیست ، و خصوصاً که مسترهاکس درباره ی شناخته بودن او صریحاً اظهار بی اطلاعی می کند که وی همان برنابا باشد.

خلاصه آنچه مطرح شد عبارت است از:

1.  برنابا از مخلص ترین مؤمنان به حضرت عیسی مسیح بوده است و بودن او به عنوان یکی از حواریونِ حضرتش نمی تواند مورد انکار قطعی قرار گیرد.

2.  در میان مسیحیان – به شهادت عهد جدید- بسیار نامور و مورد اعتماد و وثوقِ کلیه ی آنان است.

3.  هیچیک از اناجیل در زمان خودِ حضرت عیسی مسیح به رشته ی تحریر درنیامده بود.

4.  افراد فراوانی اقدام به نگارش انجیل نموده اند نه فقط چهار تن ، که نام آنها در برخی از کتب ِ تحقیقی هم ذکر گردیده است.

5.  اناجیل موجود نمی توانند ملاک صحّت یا سقم ِ اناجیل دیگری باشند که توسط افرادی چون برنابا و … نگاشته شده اند.

6.  در میان حواریون ، افرادی وجود داشته اند که هویتِ آنان کاملاً مشخص نیست.

7.  آقای فلوید فیلسون در کتاب کلید عهد جدید عنوان می کند که تعداد اناجیل نگاشته شده پس از حضرت عیسی مسیح علیه السّلام به 128 عدد هم می رسیده؛ نهایت آنکه بزرگان[مسيحيت] از میان این تعداد فقط چهار عدد آنها را برگزیده و انتخاب نموده اند.

با این مقدمات هفت گانه، چرا نباید به وجود انجیلی چون انجیل برنابا معتقد بود؟ و توضیحی که مسترهاکس در قاموس می دهد به هیچ وجه نمی تواند قابل قبول باشد! وی می گوید:

به اضافه اینها کتاب دیگری وجود داشت که انجیل برنابا خوانده شد که در عصر حاضر به زبان ایتالیایی توسط یک نفر مسلمان نوشته شد که برساند کتاب مقدس تحریف یافته است. و در حقیقت مطلبی راجع به عیسی مسیح از منابع موثقه تحصیل نکرده است./ قاموس کتاب مقدس ، صفحه ی 175

خواننده ی محترم و دقیق به راحتی در می يابد که آقای هاکس چگونه از کنار انجیل برنابا و اصالت آن گذشته و از مستندات فراورانِ وجود و صحت چنین انجیلی به کلی چشم پوشی نموده و به تعبیری دیگر خود را عمداً به بی اطلاعی زده است!!

ادامه دارد…