یادداشتی بر کتاب “کشتی نجات و کتاب مقدس” – قسمت دوم

فصل اول کتاب مذکور به بررسی غصب مقام امام حسین علیه السّلام توسط تحریف کنندگان، و سپس به تبیین عظمت این مقام و جایگاه آن در نجات بشریت می پردازد …

تذکر این نکته ضروری است که در ابتدا در زمان عروج حضرت عیسی مسیح علیه السّلام بر یهودیان و کفار- به علت عدم پذیرش و تبعیت پیامبر خدا و وصی بر حق وی  شمعون صفا علیهما السّلام- امر مشتبه شد و پنداشتند که حضرت عیسی علیه السّلام را به صلیب کشیده اند؛ با دقتی در متن آیه 157 سوره نساء می یابیم که امر- بر همان کسانی که ادعا کرده بودند که حضرت عیسی مسیح علیه السّلام را کشتند – مشتبه شد و پنداشتند وی را به صلیب کشیدند، در حالیکه پیروان حقیقی عیسی مسیح علیه السّلام می دانستند که عیسی مسیح کشته نشد:

وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسيحَ عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللهِ‌ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذينَ اخْتَلَفُوا فيهِ لَفي شَكٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقيناً[ نساء 157]

و گفتار آنها [یهود] که «ما مسيح عيسى‌بن‌مريم پيامبر خدا را كشتيم»؛ در‌حالى‌كه نه او را كشتند، و نه بر صلیب کشیدند بلكه امر بر آن‌ها [یهود] مشتبه شد. و كسانى كه در مورد [قتل] او اختلاف كردند، نسبت به آن در شك هستند و علم به آن ندارند و تنها از ظن و گمان پيروى مى‌كنند؛ و به يقين او را نكشتند.

بَلْ رَفَعَهُ اللهُ‌ إِلَيْهِ وَ كانَ اللهُ‌ عَزيزاً حَكيماً [نساء 158]

بلكه خدا او را به‌سوى خود، بالا برد. و خداوند شکست ناپذیر و حكيم است.

حمران‌بن‌اعین نقل می‌کند که امام باقر علیه السلام فرمودند:

«عیسی (علیه السّلام) در عصر شبی که خداوند او را به آسمان بالا برد، با اصحاب خود وعده نهاد و آنها دوازده مرد بودند که در خانه‌ای جمع شدند و خود از میان چشمه‌ای در گوشه‌ی آن خانه بر آن‌ها ظاهر شد، درحالی‌که سرش از آب بیرون آمده بود و به آن‌ها گفت: «خداوند به من وحی کرد که در همین لحظه مرا به آسمان می‌برد و از آزار یهود بر کنار می‌دارد، کدامیک از شما می‌خواهد شبیه من شود سپس به دست آن‌ها کشته و مصلوب گردد و او با من در درجه‌ی من خواهد بود»؟ جوانی از میان آن جمع گفت: «من، ای روح خدا». عیسی (علیه السّلام) گفت: «پس تو او خواهی بود». سپس فرمود: «همانا کسی از شما به‌زودی قبل از صبح به من کافر می شود و دوازده بار کفر می ورزد». یکی از آن‌ها گفت: «آیا من او خواهم بود ای پیامبر خدا»؟ عیسی (علیه السّلام) گفت: «اگر در نفست چیزی دراین‌باره  حس می کنی، او خواهی بود». عیسی (علیه السّلام) فرمود: «شما بعد از من به سه فرقه تقسیم خواهید شد، دو فرقه که به خداوند افترا می‌زنند و در آتش دوزخ خواهند بود و یک فرقه که از شمعون پیروی می‌کنند و اعتقادشان به خدا صدق است که جایگاهشان بهشت خواهد بود». سپس خداوند عیسی (علیه السّلام) را از همان گوشه درحالی‌که آن‌ها نظاره می‌کردند به سوی خود بالا برد. امام (علیه السّلام) فرمود: «سپس در آن شب، یهود در طلب عیسی (علیه السّلام) آمدند و آن مردی را که عیسی (علیه السّلام) در مورد  او فرمود: «همانا کسی از شما به‌زودی قبل از صبح به من کافر می شود و دوازده بار کفر می ورزد»، دستگیر کردند و آن جوانی را که شبیه عیسی (علیه السّلام) شده بود  دستگیر کرده پس وی را کشتند و به صلیب کشیدند؛ و آن مردی که عیسی (علیه السّلام) به او گفته بود که قبل از صبح کافر خواهد شد و دوازده بار کفر خواهد ورزید، کافر شد.».

(بحارالأنوار، ج۱۴، ص۳۳۶؛ نورالثقلین؛ کافی؛ …)

شایان تذکر است که- به مدیریت شیطان- اناجیل کنونی- که بر مبنای تعالیم پولس غاصب هستند و نه بر مبنای تعالیم حضرت عیسی و وصی ایشان شمعون صفا علیهما السّلام- در تناقضاتی آشکار در عین ابراز عصمت شمعون صفا و معرفی وی به عنوان وصی حضرت عیسی علیه السّلام (عهد جدید، انجیل یوحنا، فصل 1 ، عبارت 42؛ انجیل متی، فصل16 ، عبارات 18و 19؛ انجیل یوحنا فصل 10 عبارت  14؛ انجیل یوحنا فصل 21 عبارات 15-17؛ انجیل لوقا، فصل 22، عبارات 31 – 33؛ …) به ترور شخصیت وی نیز پرداخته اند؛ از جمله، شخصی که به عیسی مسیح در همان شب اول کافر شد را شمعون صفا گفته اند (انجیل یوحنا ، فصل 13 عبارات 37 و 38؛ انجیل یوحنا ، فصل 18 عبارات 25- 27)!

پس از هر پیامبری … از جمله دسیسه های شیطان- با هدف دور کردن بنی آدم از تعالیم الاهی انبیا و اوصیا علیهم السلام- ترور شخصیت اینان و خطاکار جلوه دادنشان بوده است تا بتواند غاصبان خطاکار را موجه نشان دهد …

چنانکه امام باقر علیه السّلام تصریح فرموده اند آنچه که اتفاق افتاد این بود که در عین حالیکه حواریون حقیقت را می دانستند که عیسی مسیح علیه السّلام عروج کرد و هرگز به صلیب کشیده نشد، لیکن امر بر یهود و کفار مشتبه شد و پنداشتند حضرت عیسی را مصلوب کردند. بعد از عیسی مسیح علیه السلام به مرور فِرَق انحرافی، عمدتاً به تبعیت از پولس، غاصب منصب وصایت عیسی مسیح، ایجاد شد که قائل به الوهیت عیسی مسیح شدند و به خداوند افترا زدند …

قابل تذکر است که برخی تواریخ مسیحیت نشان می دهد که در قرون نخستین پس از عیسی مسیح حرفی از مصلوب شدن عیسی مسیح نبود و بعدها- خاصاً پس از اینکه امپراطوری روم مسیحیت را دین رسمی حکومت معرفی نمود و رسما اناجیل پولسی را اناجیل رسمی مسیحیت برگزید و دیگر کتب و اناجیل را سوزاند  و حتی دارندگان آنها را به آتش کشید- بر ظن و گمان رومیان و یهودیان زمان عیسی مسیح موج سواری شد و دروغ مسلوب شدن- که مرکز افتراهای پولسِ از پیش یهودیِ شهروند روم بود- اعتقاد غالب مسیحیت گشت … نیت پشت پرده این جهت دهی محو کردن نام و مقام پیامبر خاتم و اوصیای او بود که “کتاب کشتی نجات و کتاب مقدس” مستنداً به آن می پردازد …

عالم مسیحیِ نویسنده کتابِ پیشتر معرفی شده “از فریب تا رهایی” به این موضوع نیز می پردازد.

از جمله کتب قرون نخستیم که مصلوب شدن عیسی مسیح را انکار می کند مکاشفه شمعون Apocalypes of Peter است …

حتی در آثار باستانی قرون نخستین دنیای مسیحیت مانند معرق کاری های رم و راونا و … اثری از تصاویر به صلیب کشیده شدن به چشم نمی خورد بلکه آنچه دیده می شود تصاویری از بهشت است …

فصل دوم کتاب “کشتی نجات و کتاب مقدس” به بررسی بشارات به حضرت مهدی علیه السلام در کتاب مقدس کنونی می پردازد … و نهایتا به خواننده ثابت می شود که بی تردید تنها راه نجات از ابتدای هستی ولایت محمد و آل محمد صلی الله علیهم اجمعین بوده است …

دوستان را به مطالعه کتاب “کشتی نجات و کتاب مقدس” دعوت می نمائیم که از طریق این سایت قابل تهیه می باشد …

به امید ظهور یگانه یادگار تمامی انبیاء و اوصیاء علیهم السّلام لحظه شماری می کنیم …