چهارشنبه, می 15, 2024
قلم نوشته

تقویم های یهودی، مسیحی و اسلامی(قسمت اول)

دانستن این نکته بسیار مهم است که تقویم عهدینی(کتاب مقدس) اصلی تقویم قمری بوده است، تقویمی که خداوند به آن امر فرموده بود. این تقویم 12 ماه در هر سال داشته و بر اساس حرکت ماه بوده است به طوریکه آغاز هر ماه با مشاهده هلال ماه تعیین می شده است.

این بدین معناست که همه انبیاء علیهم السلام همیشه به استفاده از تقویم قمری امر کرده اند و در نتیجه مناسبت های مذهبی می بایست بر اساس تقویم قمری ثبت می شدند. اما بشر در طول قرن ها برای اغراض دنیوی خود با بسیاری از آموزه های انبیاء و اوصیای برگزیده الهی آنان مخالفت کرد. آنها از این فرمان انبیاء هم سرپیچی کردند و در نتیجه تقویم قمری را به تقویم هایی که انسان ها تعیین کننده آن بودند مثل تقویم های قمری-شمسی و شمسی-قمری و شمسی تبدیل کردند. غافل از این حقیقت که ویژگی های خاص هر روز یا ماه خداوند تنها برای همان روز یا ماه خاص است و با تغییر زمانِ روزها و ماهها و در نتیجه سالها، همه معنا، ویژگی ها و برکت ها و … زمان های خاص از دست داده می شود.

برای اینکه فرآیند تدریجی تحریفاتی که رخ داده است را بهتر بفهمیم باید به این حقیقت تأیید شده تاریخی توجه کنیم که زمانی که بشر –به تبعیت از شیطان- تصمیم گرفت با آموزه های ناب و الهی انبیاء و اوصیای برگزیده الهی آنان علیهم السلام مخالفت کند خلاء علمی تاریکی –در خصوص علم ناب الهی-  بوجود آمد. در نتیجه تلاش کرد تا آن خلاء را با اندیشه ها، افسانه ها، فلسفه ها، عرفان ها و تصوف ها، آرزوهای شخصی و … پرکند و به این ترتیب درها به سوی تحریفات و تفسیرهای به رأی کلام الهی باز شد و این کلمات و تفاسیر تحریف شده جاهلانه علم الهی خوانده شد. در حالیکه این ها فقط علمی آلوده است مبتنی بر اندیشه ها و خواسته های انسان غیرمعصوم و علم حقیقی و ناب الهی آن چیزی ست که خداوند آن را به انبیاء و اوصیای معصوم آنان علیهم السلام آموخته است.

در دائرة المعارف ویکی پدیای انگلیسی English Wikipedia encyclopedia آمده است:

” دانش معاصر می گوید که مکاتب گوناگون سِری و خَفیه esotericismیهودی در دوره های مختلفی از تاریخ یهود برآمد. هر یک از آنها نه تنها اشکال پیشین عرفان و تصوف را منعکس می سازد که محیط فرهنگی و فکری آن دوره تاریخی را هم نشان می دهد.”

“… کابالا [عرفان و تصوف یهودی…] نظریه هایی را تعلیم می دهد که برخی یهودیان آن را معنای حقیقی یهودیت می دانند در حالیکه باقی یهودیان آن نظریات را رد کرده اند و آنها را کفرآمیز و مخالف یهودیت می دانند. پس از کابالای قرون وسطی و خصوصاً پس از گسترش و ترکیب آن در قرن 16، کابالا جایگزین هکیرا Hakira (فلسفه یهودی) به عنوان الهیات یهودی سنتی اصلی شد، هم در حلقه های دانشمندان و هم در تصور رایج…(1)

تحریف تقویمی که خدا امر به تبعیت از آن کرده بود یکی از نتایج شوم انحراف بشر از آموزه های ناب الهی ست.

” [عهدین، سفر] اعداد 10:10بر اهمیت رعایت مذهبی [بنی] اسرائیل ها در مورد ماه جدید (عبری: Rosh Chodesh ، آغاز ماه ) تأکید می کند: “… و در اول ماه های خود کرناها را برقربانی های سوختنی … بنوازید…” همینطور در سفر اعداد فصل 28 عبارت 11″ اول ماهها” به معنای ظاهر شدن ماه نو بود. در آموس نبی ، ماه نو به نظر می رسد فقط به عنوان Kadosh توصیف می شود… طبق میشناه Mishnah و توسفتا  Tosefta در دوره های مکابین Maccabean ، هرودین Herodian و میشناه Mishnaic ماه نو با رؤیت هلال نو تعیین می شد و نیاز به دو شاهد داشت تا برای سنهدرین شهادت دهند که هلال ماه نو را در زمان غروب دیده اند. ” (2)

گرچه عهدین مسلماً به افزودن “کبیسه” یا ماه های کبیسه اشاره نمی کند ، از آنجایی که سال شمسی حدود یازده روز بیشتر از دوازده ماه قمری ست تقویم قمری عبری اصلی به شکل های مختلفی از تقویم های قمری-شمسی تغییر داده شد تا با اهداف دنیوی به خوبی تطبیق داده شود:

“تقویم یهودی در اصل برای همه مقاصد استفاده می شد اما پس از فتح اورشلیم توسط پُمپی در سال 63 پیش از دوره مسیحی ، یهودیان علاوه بر آن آغاز به تبعیت از تقویم مدنی شاهنشاهی کردند ، که در سال 45 پیش از دوره مسیحی تصویب شد، برای امور مدنی مثل پرداخت مالیات و ارتباط با اداره های حکومتی… تقویم عبری در طول زمان تکامل یافت. برای مثال ، تا دوره Tannaitic [ طبق واژه نامه وبستر Tannaitic گروهی از دانشمندان یهود بودند که در قرن اول و دوم مسیحی در فلسطین فعال بودند و آموزه های آنها بیشتر در مشناه یافته می شود] ماه ها با مشاهده هلال ماه نو تعیین می شدند با افزودن یک ماه که هر دو یا سه سال به سال افزوده می شد تا عید فسح در بهار باقی بماند…” (3)

“تقویم یهودی جدید یک تقویم قمری-شمسی یا سال قمری ثابت است بر اساس دوازده ماه قمری با 29 یا 30 روز همراه با یک ماه کبیسه که در هر نوزده سال هفت بار به سال افزوده می شود ( یک بار هر دو سه سال یکبار) تا دوازده چرخه قمری با سال شمسی نسبتًا طولانی تر هماهنگ شود. هر ماه قمری یهودی با ماه نو آغاز می شود. اگرچه هلال ماه نو در اصل بایست مشاهده شود و توسط شاهدان تصدیق شود لحظه ماه نو در حال حاضر با محاسبات ریاضی تخمین زده می شود…” (4)

” بین سال 70 و 1178 مسیحی، تقویم تنظیم شده بر مبنای محاسبات ریاضی به تدریج جایگزین تقویم مبتنی بر رؤیت شد.” (5)

“… با آغاز قرن 9 قوانین تقویمی به شکل کنونی اش درآمد همانگونه که الخوارزمی در سال 823 توصیف کرد… اکثر قوانین فعلی  تقویم تا سال 823 به شکل معمول خود طبق رساله نوشته منجم مسلمان الخوارزمی (780-850 مسیحی)درآمد . کتاب رساله فی استخراج تاریخ الیهود خوارزمی که مطالعاتی در تقویم یهود است  چرخه کبیسه 19 ساله ، قوانین تعیین اینکه تیشری در چه روزی از هفته اولین روز ماه باید بیافتد، فاصله بین دوره یهودی (آفرینش آدم) و دوره سلئوسید، و قوانین تعیین طول جغرافیایی متوسط خورشید و ماه را با استفاده از تقویم یهودی توضیح می دهد.” (6)

“در سال 1000، مورخ مسلمان ابوریحان بیرونی تمام قوانین جدید تقویم عبری را توضیح داد…” (7)

یعنی پس از انبیاء گذشته علیهم السلام بشر برخلاف فرامین آنها نه تنها با رؤیت هلال ماه نو به عنوان آغاز ماه مخالفت کرد و در نتیجة آن آغاز واقعی هر ماه را از دست داد که با افزودن ماه های اضافی سالهایی با سیزده ماه ساخت و در نتیجه تاریخ سال های واقعی هم تحریف شد!!!

در نتیجه تاریخ وقایع مهم آنانی که پس از حضرت موسی علیه السلام خود را یهودی نامیدند دیگر طبق سال های قمری دوازده ماهی اصلی ای که خداوند آن را امر کرده بود نیست و در نتیجه نمی توان آنها را دقیق و معتبر دانست.

ادامه دارد… 

………………………………

پاورقی:

1)     Megillah 14a, Shir HaShirim Rabbah 4:22, Ruth Rabbah 1:2, Aryeh Kaplan Jewish Meditation: A Practical Guide pp.44–48

2)      M. Rosh Hashanah 1.7

3)     تلمود ، سنهدرین 11 ب

4)     Josephus, Antiquities 3.248-251, Loeb Classical Library, 1930, pp. 437-438

5)     Sacha Stern, Calendar and Community

6)     E.S. Kennedy, “Al-Khwarizmi on the Jewish calendar”, Scripta Mathematica 27 (1964) 55–59

7)     The Remaining Signs of Past Centuries