پنج‌شنبه, می 16, 2024
من یک مسیحی هستم

دو مسیح (قسمت اول)

با ما همراه باشيد تا به اميد خدا ، موضوع “دو مسيح” و ارتباط آن را با مهدي عجل الله تعالي فرجه را مطرح كنيم. در ساير مقالات مانند “محمّد صلي الله عليه وآله وعده عهد عتیق” و “آنچه تورات و انجيلBible درباره محمّد صلي الله عليه وآله می گویند” اشاره كرديم كه در برخي متون قديمي و احتمالاً كمتر تحريف شده مانند طومارهاي بحر الميت كه در اكتشافات باستان شناسي در قرن بيستم يافت شدند، به وعده ي “دو مسيح” اشاره شده است. اجازه دهيد بار ديگر عبارات دو كتاب تحقيقي در رابطه با اين موضوع را با هم بخوانيم:

در كتاب طومارهاي كشف شده ي بحرالميت نوشته ي رابرت آيزنمن Robert Eisenman و مایکل وايز Michel wise مي خوانيم كه، “طومارهاي اوليه از “دو مسيح” سخن مي گويند، اما بعدها جوامع يهودي شروع به ادغام آنها به يك مسيح نمودند. همانگونه كه گفتيم برخلاف تئوري مشهور دو مسيح در طومارهای عتيق قمران، اين ارجاعات به مسيح هارون و اسرائيل در سندهاي دمشقي، مفرد است نه جمع … يك توجیه ممكن براي مفرد بودن مسيح این است، که یک مسیح با دو صفت پادشاهي و راهب بازسازي شده است؛ تقريباً شبيه آنچه در عهد عتيق آمده است.”(طومارهاي كشف شده ي بحر الميت The Dead Sea Scrolls Uncovered ،رابرت آيزنمن و مايكل وايز ص162)

“طبق يك نگاه غالب در متن هاي فرقه اي قمران، “دو مسيح” در جماعت آخرالزمان خواهند بود، كه يكي از آنها راهب و ديگري از میان مردم .”(احياء طومارهاي بحرالميت Reclaiming the Dead Sea Scrolls ، لارنس.اچ. شفمن Lawrence H. Schiffman ص321-122)

امّا اشاره به “دو مسيح” تنها به متون قديمي طومارهاي كشف شده ي بحرالميت در 1947 ميلادي محدود نمي گردد. اين پيشگويي را همچنين مي توان در متوني كه كليسا به رسميت مي شناسد، يافت. ام.پي. ال دانتمن M. P. L. Dunteman در مقاله “اصل و نسب مسيح” ‘Descent of Messiah’نوشته است:

“…در تلمود -مجموعه اي از تفسير و سنت یهودیان از دوره ي زماني حدود 300 سال قبل از مسيح تا حدود 500 سال بعد از مسيح- به دو مسيح اشاره شده كه يكي بدست مردم آزار ديده و پذيرفته نشده و ديگري كسي كه شكوهمندانه پادشاهی خواهد كرد…”

نكته ي قابل توجه آن است كه در زمانهاي قديم انتظار منجي به عنوان كسي كه صلح و آرامش را به ارمغان مي آورد آنچنان شديد بود كه راهبان و پيامبران را مسيح مي ناميدند، به اميد آنكه يكي از آنان مسيح موعود باشد، دانتمن ادامه مي دهد:

“…مسيح از لغت عبري mashiach به معناي تدهين شده می باشد، اين انتظار از زمان سليمان، پادشاهي كه اولين معبد را بنا كرد، افزايش يافت. همه ي پادشاهان اسرائيل براي مردمان خود مسيح به حساب مي آمدند؛ حتي شاؤل (شموئيل1 10-24:9 ) همچنين كاهن بزرگ، “تدهين (مسح) شده” یعنی مشياح خوانده مي شد( سفر لاويان5،16،4:3 )؛ گاهي اوقات حتي پيامبران نيز براي شروع پيامبري خود مسح مي شدند(تورات كتاب اول پادشاهان 19:16)…”

علي رغم همه ي پيشگويي ها رهبران يهودي آنچنان به مقام هاي دنيايي خود سخت دلبسته شده بودند كه هنگامي كه عيسي علیه السلام آمد او را نپذيرفتند، و او را به عنوان مسيح موعود قبول نكردند. چرا که پذيرش عيسي به معناي رها كردن موقيعت هاي دنيوي اي بود كه برايشان خيلي عزيز بود.

یهودیان گفته اند از آنجا كه در زمان حیات عیسی علیه السلام همه ي پيشگويي هاي تورات مربوط به منجي موعود محقق نشد، در نتیجه، عيسي نمي توانست مسيح موعود آخرالزمان باشد(ان.كیسر N. Kesar)؛ از میان دلایلی که این گروه از یهودیان ذکر کردند، دو دلیل بیشتر به چشم می خورد:1)پیشگویی گسترش صلح در سراسر جهان؛ در حالیکه عيسي علیه السلام خود اعتراف کرد که برای گسترش صلح نیامده بود:”گمان نكن من آمده ام تا صلح بر زمين بگذارم. نيامده ام تا صلح بیاورم، بلکه شمشیر را… “(انجيل متي 10:34،35)، 2) پيشگويي سفر پيدايش كه گفته : “عصاي پادشاهي آخرالزمان از نسل يهودا به قوم ديگري داده خواهد شد”( سفر پيدايش 49:10)؛ در حالیکه گفته شده است عیسی علیه السلام از نسل داوود که از قوم یهودا است، می باشد. بنابر اين گونه استدلالات، يهوديان همچنان منتظر مسيح خود هستند. و اینگونه بود که این گروه از یهودیان، کاملاً به تئوری “دو مسیح” که در تورات ذکر شده بود، پشت کردند و هنوز در انتظار فقط یک مسیح در آخر الزمان هستند.

قرآن در بسياري از آيات بيان مي دارد كه حضرت عيسي علیه السلام، مسيح پسر مريم مي باشد. مانند آيۀ زير:

يا اهل الكتاب لا تغلوا في دينكم و لا تقولوا علي الله الا الحق انما المسيح عيسي بن مريم رسول الله

 اي اهل كتاب در دین خود غلو نکنید، و درباره ی خدا غیر از حق نگویید، همانا مسیح، عیسی پسر مریم ، فرستاده خدا است…. (قرآن کریم؛ سوره نساء(4)، آیه171)

از آنجا که توجیه وعده ی”دو مسيح” برای يهوديان و مسيحيان آنگونه که با ادعاهای ساختگی آنان مطابقت داشته باشد، بسیار دشوار بود،تا قبل از كشف “طومارهاي بحرالميت” اساسًا وعده ی دو مسیح را انکار می کردند؛ در نتیجه تقريباً هرگز به بسیاری از عبارات کتاب مقدس که در این باره است ارجاعی داده نمی شد؛ علاوه بر این، بسياري از متون آنان، تحريف، پنهان و ناپديد شدند. یعنی به بسياري از عبارات تورات و انجيل در اين رابطه، به ندرت اشاره مي شد. امّا پس از چندی به دلایل زیر موضوع “دومسیح” دوباره احیا شد:

1) كشف “طومارهاي بحرالميت”، كه در آن آشكارا به “دومسيح” اشاره شده است و انتشار عكس هايي از اين طومارها

2) ادعاي مسلمانان كه اولين مسيح راهب از نسل بني اسرائيل كه در طومارها به او اشاره شده است، را عيسي پسر مريم مي دانند. فرمانروایی دومين مسيح كه پادشاهي از ميان مردمان و نه از راهبان خواهد بود، را اشاره اي به آخرين حكمفرمايي خداوند برمبناي اسلام كه از طريق نسل پيامبر خاتم، محمّد صلي الله عليه وآله،به دستان آخرين وصي برگزيده اش، حضرت مهدي علیه السلام، خواهد بود ميدانند.

در نتیجه يهوديان و مسيحيان دوباره با دلهره و اضطراب تلاش گذشته ي خود را براي توجيه “دو مسيح” موعود آغاز كردند.

بعضي از خاخام هاي يهود درحاليكه مسيح بودن عيسي را ناديده مي گيرند براي توجيه موضوع “دو مسيح” نيز تلاش مي كنند و گفته اند،اولين مسيح در جنگ جهاني آينده ميان اسرائيل و ياجوج و ماجوج مي ميرد، مرگ او موجب هموار شدن راه براي حكومت مسيح ديگر در آخر الزمان، هنگاميكه اسرائيل بر كل دنيا حكومت مي كند، خواهد شد.

يك “ميدراش”(تفسير كتاب مقدس يهود) ،توضيح مي دهد كه در آينده،یک مسيح (تدهين شده) در جنگ قيام خواهد كرد، و بعد از او دومين مسيح برمي خيزد كه قويتر از اولي خواهد بود.

ديگر حاميان تورات و انجيل همچون دكتر پتاي Dr.patai به منظور معرفي عيسي به عنوان تنها مسيح موعود، سعي داشته است تا موضوع “دو مسيح” را كاملاً انكار كند و ادعا كرد که يهوديان موضوع “دو مسيح” را از خود ساخته اند، تا بسياري از اختلافات لا ينحل و تناقضات كتاب مقدس را راجع به موضوع مسيح مانند سفر پيدايش، كتاب زكريا و دانيال و… به خيال خود حل كنند.

امّا اكثر مسيحيان سعي دارند، براي توجيه “دو مسيح” همه ي پيشگويي هاي مرتبط با “دو مسيح”- با وجود تمام تناقضات و اختلافات لاينحل كه بدان معترفند- را تركيب كرده و به يك مسيح تبديل كنند؛ بنابراين عيسي علیه السلام را هم مسيح راهب در زمانهاي گذشته و هم منجي منصور و پادشاه در آخر الزمان مي دانند!!

براي اينكه بتوانند اينگونه توجيه كنند عيسي علیه السلام مي بايست بيش از يك موجوديت داشته باشد.

ادامه دارد…