جمعه, می 17, 2024
قلم نوشته

عزاداری(قسمت دوم)

بزرگداشت شعائر الهی

حفظ و بزرگداشت شعائر الهی از دستورات دین اسلام است. قرآن کریم می فرماید:

«…و من یُعظِّم شعائر الله فانها من تقوی القلوب»

…و هر کس شعائر خدا را بزرگ دارد بی تردید آن نشانه تقوای دل هاست. 1

شعائر یعنی علامت هایی که نشان دهنده اعتقادی ست که برای فرد یا مکتبی مقدس است. عزاداری سیدالشهداء علیه السلام از نمونه های بارز تعظیم شعائر الهی ست.

از جمله شعائر حسینی علیه السلام عبارتند از لباس و پرچم مشکی و برگزاری مراسم عزاداری و راه انداختن دسته عزاداری و گریه و نوحه و ناله و ضجه و سینه زدن و …

در روایات جزع و بی تابی کردن برای هر امری مکروه دانسته شده است مگر جزع و بی تابی کردن برای مصائب امام حسین علیه السلام که در این مورد وعده اجر نیز داده شده است. 2

بزرگداشت شعائر حسینی در واقع مصداق زنده نگاهداشتن امر محمّد و آل محمّد صلی الله علیهم اجمعین است که صاحبان امر الهی هستند. این زنده نگاهداشتن امر در قلوب و اعتقادات مؤمنین تا زمان ظهور آخرین صاحب امر حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف-منتقم خون اباعبدالله الحسین علیه السلام و همه انبیاء و اوصیاء علیهم السلام که ظالمانه به شهادت رسیدند- ادامه خواهد داشت تا ان شاء الله هر چه زودتر به دست مبارک آن حضرت امر الهی در سراسر گیتی گسترده شود.

از امام صادق علیه السلام نقل شده است که :

“از فردی پرسیدند آیا به دور هم می نشینید و از ما یاد می کنید؟

او پاسخ داد: بله. 

امام فرمودند: براستی من اینگونه مجالس را دوست دارم. امر ما را احیا کنید. خدا رحمت کند کسی را که امر ما را احیا کند. کسی که ما را یاد کند یا در نزد او یاد شویم و [اشک] از دیدگانش جاری شود ولو به اندازه بال مگسی خداوند همه گناهان او را اگرچه به اندازه کف روی دریا باشد می آمرزد. “ 3

سنت عزاداری پیشینیان

سنت عزاداری در میان انبیاء پیشین علیهم السلام و پیروان آنان به وضوح مشاهده می شود. برای نمونه به موارد زیر که از کتب سنی و عهدین انتخاب شده است اشاره می شود:

1)آدم و حوا علیهما السّلام در سوگ هابیل

در مورد سوگواری حضرت آدم و حوا علیهما السلام برای فرزندشان هابیل در کتب سنی آمده است:

پدر و مادر بشریت(آدم و حوا علیهما السلام) چنان طولانی بر هابیل گریستند که اشک هایشان به نهری مبدل شد. 4

2) یعقوب علیه السّلام در فراق یوسف علیه السّلام

در تورات اندوه شدید حضرت یعقوب علیه السلام در فراق حضرت یوسف علیه السلام اینگونه توصیف شده است:

… پس آن را شناخته، گفت: ردای پسر من است! جانوری درنده او را خورده است، و یقین یوسف دریده شده است. و یعقوب رخت خود را پاره کرده، پلاس دربر کرد، و روزهای بسیار برای پسر خود ماتم گرفت .وهمه پسران و همه دخترانش به تسلی اوبرخاستند. اما تسلی نپذیرفت، و گفت: سوگوارنزد پسر خود به گور فرود می‌روم. پس پدرش برای وی همی گریست. 5

درقرآن کریم در این باره آمده است:

«وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا أَسَفى‏ عَلى‏ يُوسُفَ وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظيمٌ (84)قالُوا تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّى تَكُونَ حَرَضاً أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهالِكينَ (85)قالَ إِنَّما أَشْكُوا بَثِّي وَ حُزْني‏ إِلَى اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ» (86)

و[حضرت یعقوب علیه السلام] از آنان روی گرداند و گفت: ای افسوس بر یوسف! و چشمانش از غصه سپید شد و داغ دل می نهفت.گفتند: به خدا سوگند تو پیوسته یوسف را یاد می کنی تا سرانجام یا بیمار شوی یا خود را هلاک کنی.گفت: من شرح درد و اندوه خویش را تنها با خدا می گویم، و از خداوند چیزی می دانم که شما نمی دانید. 6

3) سوگواری برای حضرت موسی و هارون علیهما السّلام در تورات

همانطور که قبلاً هم در دیگر مقالات این سایت اشاره کردیم همه انبیاء و اوصیای ایشان علیهم السلام که وفات یافتند به شهادت رسیدند. برای نمونه از امام باقر علیه السلام روایت شده است که فرمودند: 

“در آن شبى که امیر مؤمنان علیه السّلام کشته شد هر سنگى را که از زمین بلند مى‏کردند زیر آن خون تازه بود چنانچه در شبى که هارون برادر موسى علیه السّلام کشته شد و شبى که در آن یوشع بن نون کشته شد و شبى که در آن حضرت عیسى بن مریم به آسمان رفت و شبى که در آن شمعون بن حمون صفا به قتل رسید چنین بود و همچنین شبى که در آن حسین بن على علیهما السّلام به قتل رسید زیر هر سنگى که برداشته مى‏شد خون تازه دیده مى ‏شد.” 7

در تورات آمده است که بنی اسرائیل برای حضرت هارون و برای حضرت موسی علیهما السلام سی روز عزاداری کردند:

“و چون تمامی جماعت دیدند که هارون مرد، جمیع خاندان اسرائیل برای هارون سی روز ماتم گرفتند. 8

“و موسی چون وفات یافت، صد و بیست سال داشت، و نه چشمش تار، و نه قوتش کم شده بود. وبنی‌اسرائیل برای موسی در عربات موآب سی روز ماتم گرفتند. پس روزهای ماتم و نوحه گری برای موسی سپری گشت.” 9

4) مسیحیان

مسیحیان معتقدند که حضرت عیسی علیه السلام را به صلیب کشیدند و به دست و پای ایشان میخ کوبیدند. برخی از گروه های آنان از جمله جامعه کاتولیک فیلیپین در روزی که معتقدند این اتفاق رخ داده است گرد هم جمع می شوند و به عزاداری می پردازند. آنها بخشی از شکنجه هایی که معتقدند حضرت عیسی علیه السلام متحمل شدند را برای خود بازسازی می کنند. 

پروفسور فرانکو امتو شرق شناس ایتالیایی درباره عزاداری برای عیسی مسیح علیه السلام می گوید:  در اروپای قرون وسطی دسته شلاق زنان مسیحی رواج داشته است. آنها لباسی از گونی می پوشیدند و با شلاق خودزنی می کردند. هنوز در بعضی از استان‌های ایتالیای جنوبی و در اسپانیا انجمن‌هایی از شلاق زنان وجود دارد که اعضای آن با شلاق چرمی یا با چند دسته نی خود را می‌زنند. به خصوص در هفته مقدس ـ هفته‌ ای که در آن از آزار و مرگ حضرت عیسی یاد می‌کنند ـ اعضای آن انجمن‌ها لباده‌های سفید بلند بر تن می‌کنند که پشت آن باز است تا شلاق به پوست بدن اصابت کند. این سنت‌ها در مسیحیت به تازیانه خوردن حضرت عیسی علیه السّلام برمی‌گردد. ضمن اجرای مراسم شلاق ‌زنی اشعاری به زبان لاتین خوانده می‌شد. از همه مشهورتر شعری بود که هنوز در کلیسا خوانده می‌شود و بیانگر غم و غصه مریم، مادر عیسی، است. البته اینگونه عزاداری ها در مسیحیت تقریباً از بین رفته است و فقط در بعضی مناطق ایتالیا و اسپانیا هنوز برقرار است، ولی فاقد محتوای کهن خود است و صرفاٌ صورت ظاهر آن حفظ شده است.

به تصریح اکید قرآن کریم و کلام معصومین علیهم السّلام و شواهد گوناگونی از مستندات قدیمی مسیحیت بر دشمنان حضرت عیسی علیه السّلام که عزم قتل آن حضرت را داشتند امر مشتبه گشت و آنها هرگز دستشان به آن حضرت نرسید و نتوانستند کوچکترین آسیبی به ایشان برسانند. اما تصور ظلم ها و شکنجه هایی که مسیحیان فکر می کنند بر آن حضرت وارد شده است اینچنین آنان را در طول تاریخ بی تاب و عزادار محبوبشان کرده است.  اینک اگر مسیحیان دریابند که محبوب محبوبشان یعنی امام حسین علیه السّلام- فرزند اشرف مخلوقات حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله – چگونه ظالمانه به همراه هجده تن از بنی هاشم که در تاریخ بی همانند بوده اند، به همراه اصحابی بی نظیر، به همراه طفل شیرخوارشان … پس از تحمل مصائبی جانگداز، عطشان به شهادت رسیدند و چگونه زنان و فرزندانشان، زینب کبری سلام الله علیها و آن دختر سه ساله،… بی رحمانه به اسارت کشیده شدند و… چه خواهند کرد؟؟!!!

امام حسین علیه السّلام هم اوست که حضرت عیسی علیه السّلام حتی قرن ها پیش از میلادش بارها بر مظلومیتش گریست و اینک نیز در انتظار آخرین فرزند معصوم حسین علیه السّلام اشک می ریزد تا با او همراه گردد و انتقام خون انبیاء و اوصیاء علیهم السّلام را بگیرند.

پیروان حقیقی انبیاء علیهم السّلام در طول تاریخ همیشه در سوگ از دست دادن انبیاء و اوصیاء علیهم السّلام و در فراق منجی موعود گریسته اند. چنین است که هنوز عباراتی در اناجیل در مدح این سوگواری ها و بشارت به روزی که سرانجام با ظهور منجی موعود لبخند بر لبها بازگردد باقی ست:

“خوشا به حال ماتمیان زیرا ایشان تسلی خواهند یافت” 10

“…خوشا به حال شما که الحال گریانید زیرا خواهید خندید” 11

همچنین در اناجیل در بیان وقایع هنگام فرود آمدن حضرت عیسی علیه السّلام بر روی زمین آمده است:

“آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد و در آن وقت جمیع طوایف زمین سینه زنی کنند و پسر انسان را بینند که بر ابرهای آسمان با قوت و جلال عظیم می آید.” 12

5) عزاداری برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

در کتب سنی آمده است:

بعد از دفن شدن پیامبر اکرم [صلی الله علیه و آله] اصحاب در حالت غم و اندوه خاک بر سر خود می ریختند و برای دوری از محبوبشان اشک می ریختند. خصوصاً فاطمه [سلام الله علیها]غیرقابل تسلی بود. به چهره های دو پسرش حسن و حسین [علیهما السلام]می نگریست و بر آنها و بر خویش می گریست. عایشه هم مداوماً ناله می کرد و گریست. چندین شب و روز صدای گریه و عزاداری از این خانه بلند شد تا خانه اندوه شد. 13

عزاداری در سنت نبوی در کتب سنی

 در سنت و سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سوگواری برای از دنیا رفتگان و گریستن برای مصیبت عزیزان و زیارت قبور وجود داشته است. در اینجا فقط به ذکر سه نمونه که در کتب سنی هم نقل شده است اکتفا می کنیم:

1)عزاداری برای حضرت حمزه علیه السلام عموی پیامبر

حضرت حمزه علیه السلام عموی پیامبر صلی الله علیه و آله در جنگ احد به دست مشرکان شهید شدند. هند همسر ابوسفیان و مادر معاویه لعنت الله علیهم دستور داد پیکر آن حضرت را بشکافند و جگر ایشان را خارج کنند تا او به دندان بجود. درباره سوگواری بر حضرت حمزه سلام الله علیه آمده است:

 رسول خدا [صلى الله عليه وآله وسلم] از كنار خانه‌هايي از أنصار (بنى عبد الأشهل وبنى ظفر) عبور مي‌كردند كه صداي بكاء و نوحه بر كشته‌گان خودشان را شنيدند. چشمان رسول خدا [صلى الله عليه وآله وسلم] پر از اشك شد و فرمود: عمويم حمزه گريه كن ندارد. و چون سعد بن معاذ و أسيد بن حضير به خانه‌هاي بنى عبد الأشهل بازگشتند زنانشان را أمر كردند تا غم و اندوه‌ خود را در سينه‌ها حبس كنند و ابتدا براي عموي رسول خدا [صلى الله عليه و آله و سلم] عزاداري كنند.  14

هيچ زني از انصار بعد از شنيدن فرمايش رسول خدا [صلى الله عليه وآله] كه عمويم حمزه گريه‏ كن ندارد، بر مرده ‏اي گريه نمي‌‏كرد، مگر اين‌كه اوّل براي حمزه عزاداري مي‌‏كرد.15

2) سنت زیارت قبور شهدا

ابوهریره نقل می کند که :

پیامبر اکرم [صلی الله علیه و آله]قبور شهدا[ی احد] را هر ساله زیارت می کردند. پیامبر وقتی به کوه احد می رسیدند خطاب به شهدا می فرمودند: السلام علیکم بماصبرتم. پس از پیامبر ابوبکر هم این کار را می کرد و پس از او عمر و پس از او عثمان هم چنین می کردند. 16

3)گریه برای ابراهیم پسر پیامبر

ابراهيم، پسر رسول اکرم صلی الله علیه و آله، در 18 ماهگی از دنیا رفت. آن حضرت در مرگ فرزند خردسالشان گريان بودند كه عبد الرحمان بن عوف از گريه حضرت تعجّب كرد و عرض كرد: آيا شما هم در مرگ فرزند گريه مي‌‏كنيد؟

حضرت فرمودند: «يا ابن عوف، إنّها رحمه». (اي پسر عوف، همانا آن رحمت است). سپس فرمودند: چشم گريه مي‌‏كند، و دل غمگين و محزون مي‌‏شود، و سخني نمي‌‏گوييم مگر آن‌چه كه خدا را راضي كند، اي ابراهيم ما در فراق تو محزون و غمگين هستيم. 17

در جای دیگر آمده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر سینه خود هم می زدند.18

…………………………………………

پاورقی:

1- قرآن کریم، سوره حج(22)، آیه 32

2- کامل الزیارات ص 100؛ بحارالانوار ج 44، ص 291

3- وسائل الشیعه ج 14، ص 501

4- تاریخ یعقوبی ج 1 ص3

5- عهد عتیق، سفر پيدايش باب 37، عبارات 33- 35

6- قرآن کریم؛ سوره یوسف(12)، آیات 84الی 86

7- کامل الزیارات؛ ص 76

8- عهد عتیق، سفر اعداد، فصل 20 ، عبارت 29

9- عهد عتیق، سفر تثنیه باب 34، عبارات 7و 8

10- انجیل متی، فصل 5 عبارت4

11- انجیل لوقا، فصل 6 عبارت 21

12- انجیل متی، فصل 24، عبارت 30

13- مدارج النبوة ج 2 ص 753 و754

14- تاريخ طبري، ج 2، ص 210 ـ السيره النبويه لابن هشام، ج 3، ص 613 ـ الثقات، ج 1، ص 234 ـ  البدايه والنهايه، ج 4، ص 54 و 55

15- مجمع الزوائد، ج 6، ص 126

16- البدايه والنهايه، ابن کثیر ج 4 ص 45 چاپ بیروت

17- صحيح بخاري، ج 2، ص 85، صحيح مسلم، ج 4، ص 1808، كتاب الفضائل، باب رحمته بالصبيان ـ العقد الفريد، ج 3، ص 19، كتاب التعزيه ـ سنن ابن ماجه، ج 1، ص506، ش 1589، باب ما جاء في البكاء علي الميت ـ مصنف عبد الرزاق، ج 3، ص552، ش 6672، باب الصبر والبكاء والنياحه

18- صحیح بخاری ج 2 ص 50؛ سنن نسائی ج 3 ص 305؛ صحیح مسلم ج 1 ص  291 و…