اعترافات یک جاسوس انگلیسی(30)
كتاب مراحل زير را براي نابود كردن نقاط قوت مسلمانان توصيه مي كرد:
1. طرفداري هاي متعصبانه اي مثل نژادپرستي و ملي گرايي را در ميان مسلمانان تزريق كنيد تا توجه شان به قهرماني هاي پيش از اسلام خود برگردد. دوران فرعون را در مصر، دوران مجوسيان را در ايران و دوران بابليان را در عراق و دوران آتيلا و چنگيزرا در عثماني دوباره جوان و زنده كنيد.
2. گناه هاي زير به صورت مخفيانه و علني بايد اشاعه يابد:نوشيدن خمر،قماربازي،زنا، خوردن گوشت خوك. به اين منظور بايد از مسيحيان، يهوديان ،مجوسيان و ديگر غير مسلماناني كه در كشورهاي اسلامي زندگي مي كنند حداكثر استفاده بشود و خزانه وزارت مستعمرات به آنهايي كه براي اين هدف كار مي كنند حقوق هاي بالا دهد و به آنان كه موفق مي شوند هرچه بيشتر دائره اين امور را گسترش دهند جوائزي اهدا شود.
3. در خصوص جهاد در ميان آنها ترديد ايجاد كنيد. آنها را متقاعد كنيد كه جهاد يك دستور موقتي بود و منسوخ شده است.
4. اين نكته كه كافران نجس هستند را از قلوب شيعيان بيرون كنيد. اين آيه قرآني را قرائت كنيد كه طعام الذين اوتوا الكتاب حلّ لكم و طعامكم حلّ لهم و به آنها بگوييد كه پيامبر همسري يهودي داشت به نام صفيه و زني مسيحي به نام ماريه و زنان پيامبر به هيچ وجه نجس نبودند.
[طعام الذين اوتوا الكتاب حلّ لكم و طعامكم حلّ لهم يعني غذاي آنهايي كه به ايشان كتاب داده شده است براي شما حلال است و غذاي شما نيز براي آنها حلال است (سوره مائده(5)، آيه 5)
اين آيه مى‌فرمايد: طعام اهل كتاب براى مسلمانان حلال است؛ ولى با توجّه به آيات دیگری که براى استفاده از گوشت، بردن نام خدا شرط حلال بودن ذكر شده است و با توجه به روایات در می یاببم که منظور از طعام در این آیه طعام‌هاى غير گوشتى است.
سوره انعام آیه 121 می فرماید:
وَلاَ تَأْكُلُواْ مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ
و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده، نخوريد! اين كار گناه است؛ و شياطين به دوستان خود مطالبى مخفيانه القا مىكنند، تا با شما به مجادله برخيزند؛ اگر از آنها اطاعت كنيد، شما هم مشرك خواهيد بود!
و در تفسير عياشى از هشام بن سالم از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده است كه در تفسير آيه شريفه و طعامهم حل لكم فرموده اند: منظور از اين طعام عدس و حبوبات و امثال آن است ، و ضمير هم به اهل كتاب بر مى گردد.
حکم نجاست کفار و مشرکین حکم قرآن است و هیچ مسلمانی نمی تواند منکر آن باشد:
يايها الذين ءامنوا انما المشركون نجس…(سوره توبه(9)، آیه 28)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! مشركان نجسند …
شایان تذکر است که حکم اهل کتاب متفاوت از کفار و مشرکین است.
اسلام به درستی به مضرات و تأثیرات رابطه ، معاشرت ، تجارت ، رفت و امد و زندگی با کفار و مشرکین آگاهی دارد و پیروانش را به دوری و اجتناب از آن ها حکم می کند و خطر این آلودگی را بسیار جدی و مهم می داند و این یکی از حکمت های نجس دانستن کفار و مشرکین است. حکمت دیگر می تواند دعوت ضمنی کفار و مشرکین به اندیشیدن باشد تا شاید به فطرت خود رجوع کنند و بیابند که خدایی به غیر از خالق یکتا وجود ندارد. البته جزییات نحوه معاشرت با کفار و مشرکین و چگونگی تعامل با اهل کتاب که با حکم کفار و مشرکین متفاوت است در فقه شیعه بیان شده است که علاقمندان می توانند به آن رجوع کنند.
و حکمت دیگر آن ممکن است تذکر به مؤمنان باشد که فراموش نکنند شرک به خداوند چه تهمت عظیم و گناه بزرگی ست که کل عالم خلقت تحمل آن را ندارند.
ذیل آیه 116 بقره آمده است:
أبي عبد الله عليه السلام قال: لم يخلق الله شجرة إلا و لها ثمرة تؤكل، فلما قال الناس اتخذ الله ولدا ذهب نصف ثمرها. فلما اتخذوا مع الله إلها شاك الشجر.
خداوند درختی خلق نکرد مگر آنکه میوه خوراکی داشت، وقتی مردم قائل فرزند داشتن خداوند شدند نیمی از میوه ها از بین رفت و زمانی که مردم معبود دیگری را همراه با خدا پذیرفتند درختان خار دار شدند.
تفسير نور الثقلين، ج1، ص: 119
البته در توبه همیشه باز است و خداوند مهربان هر که را بازگردد می پذیرد و کسانی که توبه می کنند و اصلاح میکنند و مسلمان می شوند نه تنها با شهادتین پاک میشوند و نجس نیستند بلکه چنان از اعتقادات و گناهان گذشته پاک می شوند که گویی تازه از مادر متولد شده اند.
در حدیث قدسی ست که خداوند متعال به حضرت داود (علیه السّلام) فرمود : ای داود، اگر روی گردانان از من چگونگی انتظارم برای آنان، مدارایم با آنان و اشتیاق مرا به ترک معصیت هایشان می دانستند ، بدون شک از شوق آمدن به سوی من می مردند و بندبند وجودشان از محبّت من از هم می گسست (میزان الحکمه، ج4،محمد محمدی ری شهری، ص 2797)
صفیه و ماریه هم بدست پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مسلمان شدند و سپس به همسری آن حضرت درآمدند. ]