دوشنبه, آوریل 29, 2024
رو در رو

مناظره امام رضا علیه السّلام (قسمت چهارم)

حضرت رضا علیه السلام رو به رأس الجالوت کرده و فرمودند: حال، من از تو سؤال کنم یا تو سؤال مى‏کنى؟
او گفت: من سؤال مى‏کنم و فقطّ جوابى را مى‏پذیرم که یا از تورات باشد یا از انجیل و یا از زبور داود یا صحف ابراهیم و موسى.
حضرت علیه السلام فرمودند: جوابى را از من نپذیر مگر اینکه از تورات موسى یا انجیل عیسى و یا زبور داود باشد.

رأس الجالوت پرسید از کجا نبوّت محمّد را اثبات میکنى؟
امام علیه السلام فرمودند: اى یهودیّ! موسى بن عمران و عیسى بن مریم و داود خلیفه خدا در زمین به نبوّت او گواهى داده‏اند.
او گفت: گفته موسى بن عمران را ثابت کن.
حضرت علیه السلام فرمودند: آیا قبول دارى که موسى به بنى اسرائیل سفارش نمود و گفت: «پیامبرى از برادران شما خواهد آمد، او را تصدیق کنید و از او اطاعت نمائید» (1) حال اگر خویشاوندى بین اسرائیل (یعقوب) و اسماعیل و رابطه بین آن دو را از طرف ابراهیم علیهم السّلام مى‏دانى، آیا قبول دارى که بنى اسرائیل برادرانى غیر از فرزندان اسماعیل نداشتند؟
رأس الجالوت گفت:بله، این، گفته موسى است و ما آن را ردّ نمى‏کنیم.
حضرت علیه السلام فرمودند: آیا از برادران بنى اسرائیل پیامبرى غیر از محمّد صلى اللَّه علیه و آله آمده است؟
گفت: نه.
حضرت علیه السلام فرمودند: آیا از نظر شما این مطلب صحیح نیست؟
گفت: آرى صحیح است، ولى دوست دارم صحّت آن را از تورات برایم ثابت کنى.
حضرت فرمودند: آیا منکر این مطلب هستى که تورات به شما مى‏گوید: «نور از کوه طور سیناء آمد و از کوه ساعیر بر ما درخشید و از کوه فاران بر ما آشکار گردید»؟(2)
رأس الجالوت گفت: با این کلمات آشنا هستم ولى تفسیر آنها را نمى‏دانم.
حضرت علیه السلام فرمودند: من برایت خواهم گفت. جمله «نور از کوه طور سیناء آمده» اشاره به وحى خداوند است که در کوه طور سیناء بر موسى علیه السّلام نازل کرد، و جمله «از کوه ساعیر بر ما درخشید» اشاره به کوهى است که خداوند در آن بر عیسى بن مریم علیهما السّلام وحى فرمود، و جمله «از کوه فاران بر ما آشکار گردید» اشاره به کوهى از کوههاى مکّه است که فاصله‏اش تا مکّه یک روز میباشد، و شعیا ى پیامبر علیه السّلام طبق گفته تو و دوستانت در تورات گفته است: «دو سوار را مى‏بینم‏ که زمین برایشان مى‏درخشد، یکى از آنان سوار بر درازگوشى است و آن دیگرى سوار بر شتر»(3)
سوار بر درازگوش و سوار بر شتر، کیستند؟
رأس الجالوت گفت: آنان را نمى‏شناسم، معرّفى‏شان کن.
حضرت علیه السلام فرمودند: آن که بر درازگوش سوار است، عیسى علیه السّلام است و آن شترسوار محمّد صلى اللَّه علیه و آله، آیا این مطلب تورات را منکر هستى؟
گفت: نه، انکار نمى‏کنم.
آنگاه حضرت سؤال کردند: آیا حیقوق پیامبر علیه السّلام را مى‏شناسى؟
گفت:بله، مى‏شناسم.
حضرت علیه السلام فرمودند: حیقوق چنین گفته است- و کتاب شما نیز همین مطلب را مى‏گوید(4)-: «خداوند از کوه فاران «بیان» را آورد و آسمانها از تسبیح گفتن محمّد و امّتش پر شده است، سوارانش را بر دریا و خشکى سوار مى‏کند- و کنایه از تسلّط امّت اوست بر دریا و خشکى-، بعد از خرابى بیت المقدس کتابى جدید براى ما مى‏آورد- و منظور از کتاب فرقان است-» (5)آیا به این مطالب ایمان دارى؟
رأس الجالوت گفت: این مطالب را حیقوق گفته است و ما منکر آن نیستیم.
حضرت علیه السلام فرمودند: داود در زبورش- که تو نیز آن را مى‏خوانى(4)- گفته است:«خداوندا! برپاکننده سنّت بعد از فترت را مبعوث کن». آیا پیامبرى غیر از محمّد صلى اللَّه علیه و آله را مى‏شناسى که بعد از دوران فترت، سنّت (الهى) را احیاء و برپا کرده باشد؟!
رأس الجالوت گفت: این سخن داود است و آن را قبول دارم و منکر نیستم، ولى منظورش عیسى بوده است و روزگار عیسى همان دوران فترت است.
حضرت علیه السلام فرمودند: تو نمى‏دانى، و اشتباه مى‏کنى. عیسى با سنّت تورات مخالفت نکرد بلکه موافق آن سنّت و روش بود(6) تا آن هنگام که خداوند او را به نزد خود بالا برد، و در انجیل چنین آمده است: «پسر زن نیکوکار مى‏رود و فارقلیطا بعد از او خواهد آمد و او کسى است که سنگینى‏ها و سختى‏ها را آسان کرده و همه چیز را برایتان تفسیر مى‏کند، و همان طور که من براى او شهادت مى‏دهم او نیز براى من شهادت مى‏دهد، من امثال را براى شما آوردم و او تأویل را برایتان خواهد آورد»(7) آیا به این مطلب در انجیل ایمان دارى؟
گفت: بله، آن را انکار نمى‏کنم.

پاورقی
————————————
[مجدداً شایان تذکر است که به دلیل تحریفات در طی قرون و اعصار که متأسفانه همینک نیز در قالب ترجمه های گوناگون و …ادامه دارند، برخی از جملاتی که امام رضا علیه السّلام از کتاب عهدین آن عصر به آنها اشاره می فرمایند یا با تغییراتی وجود دارند یا در برخی مواردعیناً باقی مانده اند یا کاملاً حذف شده اند.
1) به بایبل Bible، عهد عتیق، سفْر تثنیه،فصل 18 ،عبارت 18 رجوع شود.
2) رجوع شود به بایبل Bible، عهد عتیق، سِفر تثنیه فصل 33 عبارت 2
3) رجوع شود به سفر اشعیای نبی علیه السلام فصل 21 ، عبارت 7
4) دقت کنیم که امام رضا علیه السلام به گفته های پیامبران الهی حبقوق و داوود علیهما السلام ارجاع می دهند لیکن به نظر می رسد با دو عبارت ” و کتاب شما نیز همین مطلب را مى‏گوید” و ” که تو نیز آن را مى‏خوانى” تلویحاً به این نکته اشاره می فرمایند که کتبی که در دست آنان بود شامل تمامی عبارات تحریف نشده انبیاء علیهم السلام نبود و فقط برخی از کلام آنها را در برداشت.
5) رجوع شود به بایبل Bible، عهد عتیق، کتاب حبقوق، فصل 3 عبارات 3 تا 6
6) چنانچه هنوز هم در انجیل متی ، باب5، عبارات 17 و 18 این مفهوم باقی مانده است که حضرت عیسی علیه السلام شریعت و سنت حضرت موسی علیه السلام را تأیید فرمودند و بدان عامل بودند: “(حضرت عیسی علیه السلام فرمود:) گمان مبرید که آمده ام تا توراة یا صحف انبیاء را باطل سازم، نیامده ام تا باطل نمایم بلکه تا تمام کنم. زیرا هر آینه به شما می گویم تا آسمان و زمین زایل نشود، همزه یا نقطه ای از توراة هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود.” در نتیجه بر خلاف برخی از مسیحیان که مجموعه به اصطلاح عهد عتیق را حذف می کنند، آنچه که عهد عتیق و عهد جدید نامیده می شود نباید از یکدیگر جدا عرضه شوند و شریعت حضرت عیسی علیه السلام را نباید جدا از شریعت حضرت موسی علیه السلام عرضه کرد.
7) انجیل یوحنا ؛ فصل14 عبارات 15 و 16 و فصل15 عبارت 26، فصل 16 عبارت 7 و 13و…]
ادامه دارد…