دوشنبه, آوریل 29, 2024
رو در رو

مناظره امام رضا علیه السّلام (قسمت پنجم-پایانی-)

حضرت رضا علیه السلام فرمودند: اى رأس الجالوت! از تو درباره پیامبرت موسى بن عمران سؤال مى‏کنم.
عرض کرد: بفرمائید.
فرمود: چه دلیلى بر نبوّت موسى هست؟
مرد یهودى گفت: معجزاتى آورد که انبیاء پیشین نیاورده بودند.
حضرت فرمودند: مثل چه چیز؟
گفت: مثل شکافتن دریا و تبدیل کردن عصا به مار و ضربه زدن به سنگ و روان شدن چند چشمه از آن، ید بیضاء (دست سفید و درخشنده) و نیز آیات و نشانه‏هایى که دیگران قدرت بر آن نداشتند و ندارند.

حضرت فرمودند: در مورد اینکه دلیل موسى بر حقّانیّت دعوتش این بود که کارى کرد که دیگران نتوانستند انجام دهند، درست مى‏گویى. حال، هر کس که ادّعاى نبوّت کند سپس کارى انجام دهد که دیگران قادر به انجام آن نباشند آیا تصدیقش بر شما واجب نیست؟
گفت: نه، زیرا موسى به خاطر قرب و منزلتش نزد خداوند، نظیر نداشت و هر کس که ادّعاى نبوّت کند، بر ما واجب نیست که به او ایمان بیاوریم، مگر اینکه معجزاتى مثل معجزات موسى داشته باشد.
حضرت فرمودند: پس چگونه به انبیائى که قبل از موسى علیهم السّلام بودند ایمان دارید و حال آنکه آنان دریا را نشکافتند و از سنگ، دوازده چشمه ایجاد نکردند، و مثل موسى، «ید بیضاء» نداشتند، و عصا را به مار تبدیل نکردند؟
یهودى گفت: من که گفتم، هر گاه براى اثبات نبوّتشان معجزاتى بیاورند- هر چند غیر از معجزات موسى باشد- تصدیقشان واجب است.
حضرت فرمودند: پس چرا به عیسى بن مریم ایمان نمى‏آورى؟ با اینکه او مرده زنده مى‏کرد و افراد نابینا و مبتلا به پیسى را شفا مى‏داد و از گل، پرنده‏اى گلى مى‏ساخت و در آن مى‏دمید و آن مجسّمه گلى به اذن خداوند به پرنده‏اى زنده تبدیل مى‏شد؟
رأس الجالوت گفت: مى‏گویند که او این کارها را انجام مى‏داد، ولى ما ندیده‏ایم.
حضرت فرمودند: آیا معجزات موسى را دیده‏اى؟ آیا اخبار این معجزات از طریق افراد قابل اطمینان به شما نرسیده است؟
گفت: بله، همین طور است.
حضرت فرمودند: خوب، همچنین در باره معجزات عیسى بن مریم علیهما السّلام اخبار متواتر براى شما نقل شده است، پس چرا موسى را تصدیق کردید و به او ایمان آوردید ولى به عیسى ایمان نیاوردید؟
مرد یهودى جوابى نداد.
حضرت ادامه دادند: و همچنین است موضوع نبوّت محمّد صلى اللَّه علیه و آله و نیز هر پیامبر دیگرى که از طرف خدا مبعوث شده بودند، و از جمله معجزات پیامبر ما این است که یتیمى بوده فقیر که چوپانى مى‏کرد و اجرت مى‏گرفت، دانشى نیاموخته بود و نزد معلّمى نیز آمد و شد نداشت و با همه این اوصاف، قرآنى آورد که قصص انبیاء علیهم السّلام و سرگذشت آنان را حرف به حرف در بر دارد و اخبار گذشتگان و آیندگان را تا قیامت بازگو کرده است و از اسرار آنها و کارهائى که در خانه انجام مى‏دادند خبر مى‏داد، و آیات و معجزات بى‏شمارى ارائه داد.
رأس الجالوت گفت: مسأله عیسى و محمّد از نظر ما به ثبوت نرسیده است و براى ما جائز نیست به آنچه که ثابت نشده است ایمان آوریم.
حضرت فرمودند: پس شاهدى که براى عیسى و محمّد صلى اللَّه علیه و آله گواهى داد، شهادت باطل داده است؟
یهودى جوابى نداد.
آنگاه حضرت، هربذ بزرگ (بزرگ زردشتیان) را فراخواند و فرمود: دلیل تو به پیامبرى زردشت چیست؟
گفت: چیزهائى آورده که قبل از او کسى‏ نیاورده است، البتّه ما، خود او را ندیده‏ایم ولى اخبارى از گذشتگان ما در دست است که او چیزهایى را که دیگران حلال نکرده‏اند بر ما حلال کرد، لذا از او پیروى میکنیم.
حضرت فرمودند: مگر نه این است که به خاطر اخبارى که به شما رسیده، از او پیروى مى‏کنید؟
گفت: بله همین طور است.
حضرت فرمودند: سایر امّت‏هاى گذشته نیز چنین‏اند، اخبارى مبنى بر دین پیامبران و موسى، عیسى و محمّد- صلوات اللَّه علیهم- به دستشان رسیده است، عذر شما در عدم ایمان به آنان و ایمان به غیر آنان بدین امور چیست؟
هربذ خشکش زد!!
منبع: عیون اخبار الرضا علیه السلام جلد اول