شماره هفده: فرق مسیحیت(بخش اول) ج
كُنگرگشناليسم Congregationalism
بكار بردن اين واژه براي بيانِ ايدهيروحانيِ خاص تقريباً همزمان در انگلستان و آمريكا بين سالهاي 1640 تا 1650 ميلادي آغاز شد. و در پايان قرت هفدهم اين واژه بكار گرفته شده بود. پيشگاماناين نهضت يكي «روبرت براون» و ديگري«هنري بارو» بودند.
اعضاء اين جمعيت، با عهد و پيمان به هم پيوستند. آنها ميتينگهاي منظمي تحت رهبريِ وعاظ و تعليمدهندگاني كه خودشان منصوب ميشوند برقراركردند.
درحالي كه «بارو» به خاطر اعتقاداتش در سال 1593 ميلادي اعدام شده بود، «براون» عقايد خود را رها كرده به عنوان آخرين كار خود منصب كشيشي را در كليساي انگلستان برگزيد.
در اين فرقه، اصلِ «كشيشي عمومي همهي مؤمنان» سخت مورد تأكيد قرار گرفته است. در اينجا هم براساس گفتههاي براون «هركسي كه از كليسا باشد يك سلطان، يك كشيش و يك پيامبر است كه تحت نظر مسيح ميباشد. به منظور آنكه سلطنت خدا را تقويت كند و پيش ببرد و حكومت ضد مسيحي و شيطاني را بكوبد و از بين ببرد.»
كليساهاي كنگرگشنال فقط در كشورهاي انگليسي زبان وجود دارند. در آمريكا تخمين زده شده كه بيش از يك ميليون عضو دارد و مجموع پيروان آنها در دنيا حدود 10 ميليون نفر ميباشد.
اين فرقه به شكل استوار و نامتناقض از «پروتستانيسم» ميباشد. از جمله معتقدات آنان اين كه در «نفوذ تعميد به عنوان دستوري براي اعطاي فيض» ترديدي وجود ندارد. و از ديگر باورهاي آنان چنين است كه: « حضور بدن و خون مسيح را همراه با نان و شراب در شام خداوندگار، جسماني يا مادي نميدانند»، بلكه ميگويند:« حضور مسيحبيشتر به عنوان ميزبان با مهمانانش تفسير ميگردد».
كنگرگشناليسم در دستورات عبادات الهياش، نوعي « پيوريتانيسم» ميباشد. ساختمانهاي كليسا را كه اصولاً « مراكز تجمّع» ناميدهاند، به دور يك سكوي وعظ و يك منبر تجمع بنا ميكنند.
قديميترين كنگرگشناليستها، مزامير كتاب مقدس را به آواز ميخواندند، اما سرودخواني در قرن 18، هنگامي كه بزرگترين سرودسرايان كنگرگشناليست، يعني«اسحاق واتسن» و «فيليپ دروريچ» ميزيستندرواج يافت( اواخر قرن 17 و قرن 18 ميلادي).
ترتيب معمولي عبادت كنگرگشناليستها در حال حاضر از اين قرار است: سرود و دعا، قرائت كتاب مقدس كه با سرودها يا مزامير با آهنگ خوانده شده و با سرود روحاني جواب داده ميشود، مراسم شام خداوندگار نيز هر ماه يكبار انجام ميشود و معمولاً حضار در سرتاسر عبادت مينشينند.
يونيتارِيَنها يا اونيتارِيَنها Unitarianism
يكتاپرستان يا موحّدان ، كساني هستند كه تثليث را رد ميكنند. اين فرقه، در آغاز براساس نظرات «ميشل سروه» بنيانگذاري شد. وي كه پزشك و اسپانيايي بود، در سال 1538 ميلادي با انتشار كتاب دربارهي «خطاهاي تثليث» باعث شد كه او را گرفته و در آتش بسوزانند.
پس از انتشار اين كتاب، از سال 1546 ميلادي فرقهاي از يونيتارينها يعني « موحدين كامل» در لهستان شكل گرفت. و با قدرت يافتن پيروان اين فرقه، هشت سال پس از سوزاندن سروه، اونيتارينها اعتقادنامهاي منتشر ساخته و در آن الوهيّت حضرت عيسي مسيح عليه السلام را انكار كردند. اين فرقه، از سال 1785 ميلادي در آمريكا رواج يافته است.
گواهانِ يَهُوَهْ يا شاهدانِ يَهُوَهْ Jehovah ś Witnesses
اين نهضت كه در اصل به « انجمن بين المللي كتاب مقدس» يا « برج مراقبت كتاب مقدس» و «انجمن مذهبي» معروف بود، در 1931 ميلادي، نام «شاهدان يَهُوَه» را پذيرفت.
مؤسس آن فردي است بنام «چارلزتيزراسل» (1916-1852 ميلادي)؛ يعني يك تاجر آمريكايي كه در «پيتزبورگ پنسيلوانيا» به دنيا آمده بود؛ و ادعا كرد كه عيسي مسيح در سال 1874 ميلادي به صورن يك روحِ نامرئي بازگشت خواهد كرد و اين اظهارِ نظر را با يك محاسبهي عددي در كتاب مقدس بيان نمود!!
وي پس از آنكه در سال 1877 ميلادي به دنبال برگزاري ميتينگي كه در آن نظرات خود را مطرح نموده بود مورد ردّ و انكارِ همه قرار گرفت، بيانِ اين قضيه را آغاز نمود كه براي كليساهاي موجود و كشيشهاي فعلي هيچ خاصيتي وجود ندارد. بعد هم بدون آنكه ذرهاي تحصيلات مذهبي كرده باشد به خود لقب «روحاني» و «استاد» داد.
آنگاه به سال 1878 ميلادي مجلهاي را با نام « برج مراقبت و اخبار ظهور عيسي مسيح» منتشر كرد كه هم اكنون اين مجله با تيراژ متوسط 28578000شماره، ماهانه به 159 زبان دنيا ترجه و چاپ ميشود؛ از جمله زبانهاي : افريقايي، آلبانيايي، آلماني، ارمني، اسپانيولي، اسلواكي، اندونزيايي، انگليسي، اوكرايني، ايتاليايي، پرتقالي، روسي، رومانيايي، چيني، ژاپني، سوئدي، عبري، عربي، فرانسوي، گرجي، لهستاني، مقدوني، هلندي، نروژي، آذري، ايسلندي، فارسي، قرقيزي، اوگاندايي و …. .
كتاب ديگر او « غذا براي مسيحيان متفكر» است.
بعد از مرگ «راسل»، «روترفورد» (1942-1859 ميلادي) رهبري نهضت را عهدهدار شد، و ادعا كرد كه 99 كتاب و جزوه نوشته، كه به 78 زبان ترجه شده است. جانشين وي «ناتان نور» شد.
«راسل» در آخرين كتابش، آمدن سلطنت خدا را روي زمين، در 1914 ميلادي پيشبيني كرد، كه ميبايست از طريق صلح، عدالت و بركت صورت پذيرد. بعداً روترفورد اين تاريخ را تا 1925 به تعويق انداخت!! وي چنين نوشت: « همه چيز در اين زمان درحال تحقق يافتن است، و گواهي ميدهند كه خداوندگار(عيسي) حاضر است و سلطنت او فرا رسيده است».
و عجيب آنكه هم اكنون نيز روي جلد مجلهي «برج ديدهباني» اين جمله به چشم ميخورد: « برج ديدهباني، ملكوت يهوه را اعلام ميكند»!!! يعني سلطنت خدا باز هم به تعويق افتاده است (تا سال2011 ميلادي)!!
مركز فرماندهي اين فرقه با 200 كارمند، در يك ساختمان 9 طبقه در بروكلين ميباشد؛ و ضمناً داراي ساختمان باشكوهي در كاليفرنيا است بنام «خانهي شاهزادگان»؛ كه در آن اتاقهايي براي بازگشت داود، ابراهيم، اسحق ويعقوب آماده شده است!!! تشكيلات اداري آنان به اين ترتيب است:
– رياست هدئت مديره
– خدمتكاران
– خدمتكاران مذهبي
– خدمتكاران بخش
اكثريت افراد اين جمعيت در آمريكا هستند، و تعدادي نيز در كشورهاي اسكانديناوي به سر ميبرند.
مشخصات فرقهي شاهدان يهوه
أ. تثليث را رد ميكنند.
ب. به «تعميد» و «عشاءِ ربّاني» اهميتي نميدهند.
ج. به كليساها اعتنائي نميكنند(گردهايي عمدتاً در منازل انجام ميشود).
د. كتاب مقدس را كاملاً قبول دارند.
ه. تعدادشان در دنيا حدود 3 میلیون نفر تخمين زده ميشود.
و. در ملكوت خدا، مسيح پاك را به همراه 144000 نفر ميبينند.
ز. از كارهاي سياسي بيزارند.
ح. فساد موجود در جهان را پذيرفتهاند.
ط. به آيندهاي روشن چشم دوخته و ديگران را نيز به اين آينده اميدوار ميكنند.
ي. در تبليغ ديگران شديداً پشتكار دارند.
جمع بندي:
1) از آنجا كه بنا بر بيان اجمالي است، لذا ديگر فِرَقِ مسيحيت ، در اين بررسي نيامد؛ كه اگر ميخواستيم فرقهها را با زير مجموعههايشان بياوريم صفحات بسيار فراواني لازم بود!
2) خوانندگان محترم به اختلافات اساسي در ميان اين فرقهها، خود هوشمندانه توجّه مينمودهاند.
3) مهمترين منابع مورد استفاده در اين جزوه:<ul style=”text-align: justify;”>
كتاب تاريخ كليساي قديم در امپراطوري روم و ايران، دكتر ميلر آمريكايي.
كتاب تاريخ اصلاحات كليسا، جان الدر
كتاب تاريخ تفكر مسيحي، توني لين
4) نظر به اهميت مسئله، فرقهي پروتستان را در شمارهي آينده ـ به صورت اختصاصي ـ مورد بحث قرار خواهيم داد.
ان شاء الله