پنج‌شنبه, می 16, 2024
مجموعه مقالات استاد دکتر فریدونی

شماره نوزده: مسيحيت و دانش و دانشمندان(الف)

تردیدی وجود ندارد که باید بین دین و دانش هیچ نوع مخالفت و تباینی وجود نداشته باشد، چرا که جاعل و قرار دهنده روابط علّی و معلولی بین پدیده های عالم که علم نامیده می شود، خدای متعال است. و فرو فرستنده دین نیز حضرت باریتعالی می باشد. لذا از آنرو که مبدأ هر دو مقوله یعنی دین و علم خدای متعال است پس نباید بین این دو گوهر هرگز عدم سازگاری وجود داشته باشد. بنابراین هرگاه در مسائلی بین دین و دانش ناهمگونی و مخالفت مشاهده شد باید علت را در یکی از این دو مسئله یافت:

1-           دین گرفتار تحریف و دستخوردگی گردیده

2-            آنچه به نام علم عرضه شده واقعاً علم نبوده بلکه فرضیه و تئوری بیش نبوده است.

با مقدماتی که ذکر شد اکنون وقت آن است که سراغ کتاب مقدس یعنی مجموعه عهد عتیق ئ عهد جدید رفته و بررسیهای تحلیلی و منصفانه خود را در ارتباط با عدم سازگاری مندرجات این کتاب و دانش ها بیان کنیم.

الفعهد عتیق و دانشها:

1)           ” و خدا فلک را بساخت و آبهای زیر فلک را از آبهای بالای فلک جدا کرد و چنین شد” سفر پیدایش باب اول،شماره 7 

 در عبارت ذکر شده معلوم نیست که فلک چیست و چه حقیقتی دارد و آبهای زیر فلک و بالای فلک چگونه توسط این جسم ناشناخته یعنی فلک از هم جدا شده اند، اگر مراد معنای فلک باشد یعنی مدار که در این صورت نمی توان بالا و پایین مدار آب پیدا کرد؟!

2)           ” و خدا آبهای زیر آسمان در یکجا جمع شود و خشکی ظاهر گردد و چنین شد – و خدا خشکی را زمین نامید و اجتماع آبها را دریا نامید و خدا دید که نیکوست …… و خدا گفت نیّرها در فلک آسمان باشند تا روز را از شب جدا کنند …… و خدا دو نیّر بزرگ ساخت نیّر اعظم را برای سلطنت روز و نیّر اسفل را برای سلطنت شب و ستارگان را”. سفر پیدایش باب اول، شماره های 16 – 9 

و چه کس است که نداند خورشید پیش از زمین درست شده ولی معلوم نیست که نویسنده یا نویسندگان عهد عتیق با کدام متخصص ستاره شناسی و زمین شناسی تماس داشته اند که خلقت زمین را قبل از خورشید ذکر کرده اند.

3)           در باب سوم همین سفر پیدایش که قبلاً ذکر کرده بودیم مطلب آدم و حوا و مار (شیطان) به اینجا می رسد که باید قبول کنیم علم دقیقاً در برابر دین و ایمان قرار می گیرد. چون خداوند خدا؟! آدم و حوا را از خوردن درخت معرفت منع نموده بود!! ولی آنان معرفت را بر دین ترجیح دادند!!

4)           “و خداوند موسی را خطاب کرده گفت : بنی اسرائیل را خطاب کرده بگو چون زنی آبستن شده پسر نرینه بزاید آنگاه هفت روز نجس باشد موافق ایام طمث….. و سی و سه روز در خون تطهیر خود بماند و هیچ چیز مقدس را لمس ننماید در مکان مقدس داخل نشود تا ایام طهرش تمام شود !! …. و اگر دختری بزاید دو هفته بر حسب مدت طمث خود نجس باشد و شصت و شش روز در خون تطهیر خود بماند” سفر لاویان باب دوازدهم شماره های 6-1 برای بررسی مطلب مندرج در سفر لاویان کتاب عهد عتیق ابتداءً لغت طمس را مورد توجه قرار داده و گوییم که این لغت به معنی قاعدگی و عادت ماهانه آمده است چنانچه در کتاب سفر دب المنجد که فرهنگ لغات بوده و نویسنده آن فردی مسیحی بنام لویس معلوف مسیحی لبنانی است چنین می خوانیم: طَمَثَ و طَمُثَ تِ المَرأهُ  : حاضَت فَهِیَ طامِث ای حائض.  المنجد چاپ 19 صفحه 471                                                                                                                      

 پس مفهوم و مراد از جملات آمده در سفر لاویان چنین می شود که هرگاه زنی فرزند پسر بزاید مدت هفت روز نجس است یعنی هفت روز مطابق با ایامی که در ایام عادت ماهان به سر می برد و این زن مدت سی و سه روز باید صبر کند تا پاک شود ولی اگر زنی دختر بزاید مدت یک هفته به دو هفته افزایش پیدا می کند یعنی مطابق ایامی که در عادت ماهانه به سر می برد ولی مدت پاک شدن این زن شصت و شش روز به طول خواهد انجامید. کمتر نیازی به شرح و تفصیل چنین مطلب دقیق علمی وجود دارد!! ولی توجه خواننده محترم را به نکات زیر جلب می کنیم:

این فرق بین دختر و پسر از کجا و از کدام قاعده علمی تبعیت می کند؟ کجا عادت ماهانه زنی که دختر زاییده دو هفته طول می کشد؟ چرا در دنباله کلام آمده، هیچ چیز مقدس را لمس ننماید و به مکان مقدس داخل نشود تا ایام طهرش تمام شود؟

5)           “و اگر زنی جریان دارد و جریانی که در بدنش است خون باشد هفت روز در حیض خود بماند و هر که او را لمس نماید تا شام نجس باشد – و بر هر چیزی که در حیض خود بخوابد نجس باشد و بر هر چیزی که بنشیند نجس باشد- و هر که بستر او را لمس کند رخت خود را بشوید و به آب غسل کند و تا شام نجس باشد –  و هر که چیزی را که او بر آن نشسته بود لمس نماید رخت خود را بشوید و به آب غسل کند و تا شام نجس باشد و اگر آن بر بستر باشد یا بر هر چیزی که او بر آن نشسته است چون آن چیز را لمس کند تا شام نجس باشد.” سفر لاویان باب پانزدهم شماره های 24-19 

جدا از بحث مکافات و رنجی که بنا بر این عبارات زنی که در عادت ماهانه به سر می برد باید متحمل شود از نظر علمی نیز این مسئله قابل ملاحظه است که چرا:  هر که زن حائض را لمس کند تا شام نجس است؟ هر چیزی که زن حائض بر آن بخوابد نجس می شود؟  بر هر چیزی که بنشیند نجس خواهد شد؟ هر که بستر او را لمس کند نجس می شود؟  پاسخ را باید از بزرگان مسیحیت خواست.

6)           درباره زنی که با غیر شوهر خود همبستر شده و باید نوشابه ای را تحت عنوان آب لعنت از دست کاهن بنوشد ، چنین می خوانیم:  ” و چون آب را به او نوشانید اگر نجس شده و به شوهر خود خیانت ورزیده باشد آن آب لعنت داخل او شده تلخ خواهد شد و شکم او منتفخ و ران او ساقط خواهد گردید.” سفر اعداد باب پنجم شماره 27 

دو عارضه برای چنین زنی پیش خواهد آمد: 

– شکم او باد خواهد کرد         

 – و ران او ساقط خواهد گردید                                                                                                                                           

منظور از ران او ساقط خواهد گردید یعنی این که گوشت های ران از استخوان جدا شده و بر زمین خواهد افتاد یا مراد چیز دیگری است و چگونه این عمل واقع خواهد شد؟

7)           تراوشات علمی مسلّم و قطعی نویسندگان عهد عتیق همچنان ادامه دارد:  ” این است قانون برای کسی که در خیمه بمیرد هر که داخل آن خیمه شود و هر که در آن خیمه باشد هفت روز نجس خواهد بود….. و هر که در بیابان کشته شمشیر یا میته یا استخوان آدمی یا قبری را لمس نماید هفت روز نجس باشد.”    سفر اعداد باب نوزدهم شماره های 14 و 16                                                                                         اگر کسی وارد خیمه ای شود که در آن مرده ای وجود دارد بنا به کدام قانون علمی هفت روز نجس خواهد بود؟ اگر ترس از آلوده شدن توسط بدن مرده است که معمولاً آلودگی از مسیر تماس با اعضای میّت صورت می گیرد نه از طریق هوای داخل خیمه!! و نکته علمی جالب دیگر آن که لمس قبر کردن باعث نجس شدن هفت روزه شخص لمس کننده خواهد شد!! حتماً این نکات در آینده بر علم مکشوف خواهد گردید. برای نمونه همین مقدار از بیانات علمی افاضه شده از سوی نویسندگان عهد عتیق کفایت می کند. برای تکمیل بحث از نکات مطرح شده علمی در عهد جدید نیز مواردی ذکر می شود.

بعهد جدید و دانش ها:

1) به مطلبی قطعاً علمی توجه فرمائید:  

 ” و چون به نزدیک اورشلیم رسیده وارده بیت فاجی نزد کوه زیتون شدند آنگاه عیسی دو نفر از شاگردان خود را فرستاده – بدیشان گفت در این قریه که پیش روی شماست بروید و در حال الاغی را با کُرّه اش بسته خواهید یافت آنها را باز کرده نزد من آورید……. پس شاگردان رفته آنچه عیسی بدیشان امر فرموده بود بعمل آوردند – و الاغ را با کرّه ای آورده رخت خود را بر آنها انداختند و او بر آنها سوار شد.” انجیل متی باب بیست و یکم شماره های 1 – 2 و 6                                                                                                           

تصور بفرمائید سوار شدن یک نفر را بر دو حیوان. یکی الاغ و دیگری کره الاغ!! حتماً این مطلب نیز از معجزات عیسی مسیح علیه السلام است و گرنه فرد عادی که نمی تواند در آنِ واحد بر دو الاغ سوار باشد. واقعاً این امر چگونه انجام پذیرفته است؟!!

2ختنه کردن یا نکردن

با آنکه در عهد عتیق ختنه کردن یکی از واجبات است و عهد جدید نیز باید طبق فرموده حضرت عیسی مسیح علیه السلام این عمل را تأیید نماید ولی می بینیم که دومین شخصیت آیین مسیح یعنی آقای پولس درست در برابر حضرت مسیح که فرموده تورات و صحف انبیاء را تأیید می کنم – و نیز در برابر عهد عتیق قرار گرفته و چنین اظهار می کند: “و آن دست خطی را که ضد ما و مشتمل بر فرائض و بخلاف ما بود – یعنی عهد عتیق را – محو ساخت و آن را به صلیب خود میخ زده از میان برداشت”. رساله پولس به کولُسّیان باب 2 شماره 14 

چون جناب پولس درست برعکس گفته و برخلاف نظر حضرت عیسی مسیح دالّ بر قبول و پذیرفتن عهد عتیق و توصیه به ختنه کردن، ضمن نسخ کردن کلیه احکام توراتی ، دستور ذیل را برای ختنه کردن صادر می نماید: “از سگها بر حذر باشید از عاملان شریر احتزار نمایید از مقطوعان( ختنه شدگان) بپرهیزید- زیرا مختونان ما هستیم که خدا را در روح عبادت می کنیم و به مسیح عیسی فخر می کنیم و بر جسم اعتماد نداریم.” رساله پولس به فیلپیان باب 3 شماره های 3 و 4 

یعنی همان گونه که از سگ احتراز می کنید از ختنه شدگان نیز احتراز نمایید!!! چرا که مراد از ختنه شدن امری جسمانی نیست بلکه امری روحانی است!!

و در آخرین شاهکار نیز از این که مسئولیت و سرپرستی و تبیلغ ختنه شدگان به وی سپرده شود اظهار انزجار می نماید.

“بشارت نامختونان به من سپرده شد چنان که بشارت مختونان به پطرس”.رساله پولس به غلاطیان باب دوم شماره 8 ایشان به این ترتیب ننگ بشارت ختنه شدگان را از گردن خود برداشته به گردن پطرس انداختند به هر حال با این بیانات که از شخصیت دوم مسیحیت صادر شد، امر بهداشتی و پزشکی ختنه نیز از آیین حضرت مسیح رخت بر بست و این ننگ از دامن مسیحیت برداشته شد!

برای فوائد و خواص پزشکی ختنه باید از متخصصان فن یاری طلبید که چنین می گویند:

§       در اطفالی که ختنه شده اند عفونت های ادراری کمتری وجود دارد.

§       از آنجا که در قسمتی از پوست که در عمل ختنه بریده می شود ماده ای به نام Smegma  وجود دارد، که با تحقیقات علمی به اثبات رسیده که ماده مذکور می تواند در همسران مردانی که ختنه نشده اند سرطان دهانه رحم را ایجاد کند.

3)  شکنجه ای به نام طلاق

در انجیل متی از قول حضرت مسیح علیه السلام چنین می خوانیم:

“و گفته شده است هرکه از زن خود مفارقت جوید طلاق نامه ای بدو بدهد لیکن من به شما می گویم هرکس به غیر علت زنا ، زن خود را از خود جدا کند باعث زنا کردن او می باشد و هرکه زن مطلقه ای را نکاح کند زنا کرده باشد.” انجیل متی باب 5 شماره 31 و 32

یقیناً که این سخن از آنِ حضرت عیسی مسیح نمی باشد چرا که آن بزرگوار به عنوان پیامبر برگزیده خدا هرگز سخنی غیر منطقی و غیر علمی بر زبان جاری نمی کند.

در این که طلاق امری ناپسند و مکروه است بحثی نیست و در این که ادیان آسمانی درست برخلاف ترغیب به ازدواج از طلاق مذمت کرده اند نیز تردیدی وجود ندارد ولی:

·       اگر یک زندگی به علت عدم توافق زوجین به جهنم تبدیل گردد چه چاره ای وجود دارد؟ آیا راه دیگری جز طلاق و جدائی را می توان یافت؟

·       چرا مردی که به علت ناسازگاری، همسر خود را طلاق داده باعث زنا کردن وی شده است؟

·       چرا زنی که از مردی طلاق گرفته نتواند به مرد دیگری شوهر کند؟ و چرا مردی که زن مطلقه ای را همسر خویش نماید کارش در حد زنا کردن است؟

4)  دیو درون انسان !

“پس عیسی آوازی بلند برآورد جان بداد- آنگاه پرده هیکل از سر تا پا دو پاره شد و چون یوزباش که مقابل وی ایستاده بود دید که بدین طور صدا زده روح را سپرد گفت فی الواقع این مرد پسر خدا بود- و زنی چند از دور نظر می کردند که از آن جمله مریم مجدلّیه بود ….. و صبحگاهان روز اول هفته چون برخاسته بود نخستین به مریم مجدلّیه که از او هفت دیو بیرون کرده بود ظاهر شد.”  انجیل مرقس باب 15 شماره های 38 تا 40 و باب 16 شماره 9

پس از جمله کسانی که مراسم به صلیب رفتن حضرت عیسی مسیح علیه السلام را شاهد و ناظر بوده شخصی است به نام مریم مجدلّیه یعنی کسی که حضرت عیسی مسیح هفت دیو را از او بیرون کشیده بود.

نکته ای است دقیقاً علمی!! که دیو می تواند در درون انسان برود آن هم نه یک عدد بلکه تا هفت عدد! مسیحیت مدّعی است که با این نوع تعالیم می تواند جان تشنه انسان ها را سیراب نماید و به آنان آیین صحیح و درست را تعلیم نماید.! عهد جدید ساخته شده ذهن افراد که به نام کتاب خدا تأیید شده از سوی پروردگار متعال عرضه می شود چنین خرافه هایی را به نام حضرت روح الله علیه السلام تحویل خوانندگان و دانشمندان و دانش پژوه خود قرار می دهد و افسانه وجود موجوداتی موهوم و خیالی را به نام دیو در انسان های مبتلا به بیماری روانی جایگیر می نماید آن هم نه یک دیو خیالی بلکه هفت دیو موهوم و ساختگی را!

در قرن بیست و یکم واقعاً که طرح اینگونه مباحث تا چه حد می تواند در رشد و رقاء روحی انسان ها مؤثر باشد!!

5)  اصلا نجس وجود ندارد

“می دانم و در عیسی خداوند یقین میدارم که هیچ چیز در ذات خود نجس نیست جز برای آن کسی که آن را نجس پندارد برای او نجس است.” رساله پولس به رومیان باب 14 شماره 14

در آینده ای نزدیک به خواست خدای یکتا در پیرامون پولس و آنچه وی از تخریب مسیحیت انجام داده است سخن خواهیم گفت ولی در ارتباط با جمله بالا باید بگوییم:

در تمام ادیان آسمانی بحث نجاست بحثی است قابل توجه و دقت نظر و خصوصاً آیین مقدس اسلام در زمینه بحث نجاست مباحث بسیار پسندیده و علم پذیر را ارائه نموده است مثلاً خون را نجس می داند ادرار را نیز نجس می شمرد و …. و حتماً یک علت نجس شمردن پلیدیها و پلشتی ها بحث میکروب و رشد و نمو میکروب هاست. چرا که هم خون و هم ادرار و هم … محیط مناسبی برای کشت میکروبها بشمار می روند و امروزه در آزمایشگاه ها جهت کشت میکروب بصورت مصنوعی از این دو ماده و مواد مشابه آنها استفاده می کنند و آیین مقدس اسلام نیز برای احتراز و پیش گزین از ابتلاء به عفونت های گوناگون میکروبی و ویروسی و …. با طرح مسئله نجاست پیروان آیین خویش را از این خطر بازداشته است ولی در بیان پولس دیدیم که هیچ چیز را نجس نمی داند بلکه این جمله عجیب را بر صفحه کاغذ نقش کرده است: “جز برای آن که کسی آن را نجس پندارد و برای او نجس است”.      پس هرکه هر چیز را نجس دانست و پنداشت برای خود او نجس خواهد بود نه برای دیگران لذا نجاسات می تواند به تعداد مسیحیان عالم باشد!

به راستی که از بارش این همه فضل و دانش انسان شگفت زده می شود که مطلبی صد در صد علمی !! را این گونه زیبا بیان کرده باشند. مضافاً بر آنکه این مطلبی که پولس با کمال جسارت و گستاخی بیان می کند درست در برابر مطالب عهد عتیق قرار می گیرد که حضرت عیسی علیه السلام تمام آن را قبول نموده است.

“یا کسی که هر چیز نجس را لمس کند خواه لاش وحش نجس خواه لاش بهیمه نجس خواه لاش حشرات نجس و از او مخفی باشد پس نجس و مجرم می باشد یا اگر نجاست آدمی را لمس کند از هر نجاست او که به آن نجس می شود و از وی مخفی باشد چون معلوم آنگاه مجرم خواهد بود” سفر لاویان باب 7 شماره 19

در باب 11 همین سفر لاویان نیز نجاسات فراوانی را بر می شمرد از جمله حیواناتی که شکافته سم نیستند و نشخوارکننده نیستند مثل شتر ، خرگوش ، خوک.

در باب پانزدهم نیز نجاست خون را مطرح می نماید. حال بر عهده آقای پولس است که این تناقض بیّن را پاسخگو باشد که بالاخره شیئی نجس وجود دارد و یا آن که اساساً در جهان شیئی نجس وجود ندارد. یعنی یا جملات متعدد موجود در عهد عتیق دالّ بر نجس بودن بسیاری از اشیاء مثل خون و شتر و خرگوش و …. صحیح است و یا بیان ایشان دالِ بر نجس نبودن اشیاء درست است برای نمونه همین تعداد از مطالب علمی عهد جدید کفایت می کند طالبان تفصیل بیشتر به دو کتاب عهد عتیق و عهد جدید رجوع نمایند.

اما گذشته از بیان مطالب علمی در کتاب مقدس در اینجا بسیاری خواهد بود که اندکی نیز از نحوه برخورد مسیحیت با دانشمندان گفتگو کرده و قضاوت را به خوانندگان زیرک و با هوش واگذار می کنیم.

ادامه دارد…