پنج‌شنبه, می 16, 2024
قلم نوشته

نگرشی بر اختلاط اندیشه های بشری با آموزه های پیامبران الهی – قسمت دوازدهم

چنانچه پیشتر ذکر شد، فراموش نکنیم:

از قرنها پیش از دوره ی مسیحی یکی از مهمترین مراکز یهودیان در منطقه ی بابِل (عراق کنونی) بود؛ اینها یهودیانی بودند که پس از دوره ی اسارت در بابِل، در آنجا باقی مانده بودند. پس از ظهور اسلام گروه هایی از این یهودیان به نقاطی در اروپای مسیحی، خاصا ایتالیا، آلمان، فرانسه و اسپانیا نقل مکان کردند و مراکز جدید یهودی ایجاد نمودند. بعدها پس از قرن 8 م قلمروی اسلام اسپانیا و پرتغال و جنوب ایتالیا و جنوب فرانسه را نیز در برگرفت … به این ترتیب در قرون 12 و 13 م اسپانیای قرون وسطی –محل ظهور کتاب زُهَر یهودی- هم مرکز مسلمانان بود و هم یهودیان و هم مسیحیان. محیی الدین ابن العربی هم اهل اسپانیای همین دوران بود …

در کتاب “زُهَر، در اسپانیای مسیحی و مسلمان” The Zohar in Moslem and Christian Spain (چاپ 1932 و چاپ مجدد در 2016) نوشته ی خاخام اریال بنشن Rabbi Ariel Bension تصریح شده است که نویسندگان “زهر” و ابن عربی مفاهیم مشترکی از خدا و الهیات ارائه می کنند:

“… چراکه در عین حالیکه نویسندگان زُهَر منابع اصلی عبری را می دانستند، اما ممکن است شدیدا شیفته و مجذوب پوششهای متمایز اسپانیایی -که ابن عربی، بر ایده هایی که از آنان برداشته بود، پوشانید- شده بودند. در کتاب زُهَر و در کتاب فتوحات ابن عربی ما تصویری بلندپروازانه از بهشت با زمینه ای صمیمی از تخیلاتِ خاص اسپانیایی را می یابیم. بنابراین همه ی آن چیزهایی که اعتقادات سنتی را ساخته بودند، همه ی آن چیزهایی که نسل به نسل انتقال یافته بودند، در دیگ کوره ی ذوب کننده ی اهل سر و سلوک عرفانی قرار گرفت و یک خلق جدید قالب گیری و ساخته و پرداخته شد …”

The Zohar in Moslem and Christian Spain, Ariel Bension, – 2016 – History

“For while the authors of the Zohar knew the original Hebrew sources, they may have been intrigued by the distinctive Spanish garments in which Ibn Arabi clothed the ideas he took from them. In Ibn Arabi’s book, Al Futuhat, and in the Zohar, we get a grandiose picture of Paradise against a warm background of peculiarly Spanish fantasy. Thus, all that had gone into the making of traditional belief, all that had come down from generation to generation was put into the mystics’ crucible and moulded into a creation …”

The Zohar in Moslem and Christian Spain, Ariel Bension, – 2016 – History

لرد دنیسن راس Sir Denison Ross رئیس وقت دانشکده ی مطالعات شرق شناسی دانشگاه لندن، در معرفی نامه ای از بنشن، وی را “اولین نویسنده ای که به اثرگذاری برخی مشخصه ها –که بسیاری از متون نگاشته شده توسط هم مسیحیان و هم مسلمانان در اسپانیا را مبنا قرار داده بودند- بر عرفان یهودی پرداخت.”

In an introduction to Bension, Sir Denison Ross, then-director of the School of Oriental Studies at the University of London, credits Bension as “the first writer to deal with the influence on Jewish mysticism of certain characteristics which underlie so much of the literature produced in Spain both by Christians and Muslims.”

“ابن عربی تعالیم و بینش های صوفیان نسلهای پیش از خود را بیان کرد و با تکیه بر اصطلاحات و نمادهایی که در اثر قرنها مراوده بین دنیای مسلمانان و دنیای نو-هلنیستها بال و پر گرفته بود، برای اولین بار بطور مدون و با بیان جزئیات، تجربیات و سنن شفاهی تصوف را ثبت کرد … همه صوفیان بعد از او، تصوف را از طریق فیلتر بیان ترکیبیِ وی دریافت کردند …”

Sufis of Andalusia, Dr Austin of Durham University, p48.

“Ibn ‘Arabi gave expression to the teachings and insights of the generations of Sufis who preceded him, recording for the first time, systematically and in detail, the vast fund of Sufi experience and oral tradition, by drawing on a treasury of technical terms and symbols greatly enriched by centuries of intercourse between the Muslim and Neo-Hellenistic worlds… all who came after him received it through the filter of his synthetic expression.”

Sufis of Andalusia, translator: Dr Austin of Durham University, p48.

“محمد بن علی بن عربی در سال 1165 میلادی (560 هجری قمری) در مورسیا جنوب اسپانیا، هنگام شکوفایی فرهنگ اسپانیایی-عربی بدنیا آمد. از زمان استیلای مورها (Moors) بر شبه جزیره ایبریا در سال 711 میلادی، نیمه جنوبی اسپانیا تحت فرمانروایی مسلمانان، فرهنگ عربی را پذیرفته بود و زبان عربی زبان علمی مشترک تمام فرهیختگان شده بود. اینجا در آندلس سه سنت یهودیت و مسیحیت و اسلام در کنار هم با حد زیادی از هماهنگی رشد و نمو می کردند، و بسیاری این سه را مسیرهای مختلف به پایانی مشترک می دانستند. دنیایی به شدت غنی و با استعداد … دنیایی که در آنجا آثار بزرگ کلاسیک ادبیات یونان خاصا ارسطو و افلاطون ابتدا به عربی و سپس به لاتین ترجمه شدند و در کنار تعالیم معنوی 3 دین ابراهیمی تدریس شدند …”

The Treasure of Compassion, An introduction by Stephen Hirtenstein, editor of the Muhyiddin Ibn ‘Arabi Society Journal

“Muhammed Ibn ‘Ali Ibn ‘Arabi was born in Murcia in southern Spain in 1165 AD (560AH), at the time of the flowering of the Hispano-Arab culture. Since the invasion of the Iberian peninsula by the Moors in 711 AD, the southern half of Spain had been ‘arabised’ under Islamic rule, and Arabic became the common language of all educated people. Here in ‘al-Andalus’ the three major traditions of Judaism, Christianity and Islam flourished side by side in some measure of harmony, and there were many who regarded them as different roads to the same end. It was an immensely rich and talented world … a world where the great classics of Greek literature, especially Aristotle and Plato, were translated (first into Arabic and then into Latin) and studied alongside the spiritual teachings of the three Abrahamic religions …”

The Treasure of Compassion, An introduction by Stephen Hirtenstein

این سه فرهنگِ به مرور به اصطلاح عرفانی و عرفانی تر-شده و از مسیر انبیا و اوصیا دور و دورتر-شده در اندلس یکدیگر را یافتند و از شباهتهای ریشه ای یکدیگر -که به سبب منشا واحدشان بود- بهره برداری کردند و در برخی از موارد از یکدیگر کپی برداری هم کردند …

در اینکه نحله های رمزآلود یهودی قرنها پیش از نحله های رمزآلود مسیحی و اینان قرنها پیش از نحله های رمزآلود بین مسلمانان وجود داشتند هیچ شکی نیست؛ لیکن اتفاق برنامه ریزی شده ای که افتاد این بود که در قرون 12 و 13 م در اروپا –که در حال بیرون آمدن از قرون وسطی یا همان عصر تاریک Dark Ages با تکیه بر دانش مسلمانان بودند- خاسا در اسپانیا، سه فرهنگ تحریف شده در کنار هم قرار گرفتند … اولا تعالیم حضرت موسی علیه السلام پس از آن حضرت با کنار گذاشتن و کشتن اوصیای آن حضرت که برگزیده ی خدا بودند، تحریف شد و با اساطیر و فلسفه ها و عرفان های بشری ادغام شد … تا جایی که حضرت عیسی علیه السلام را شناختند لیکن طرد کردند و نپذیرفتند … ثانیا بعد از حضرت عیسی علیه السلام همان اتفاق به رهبری شیطان تکرار شد تا اینکه با طرد وصی آن حضرت و جایگزینی فلسفه ها و عرفانهای غیر الاهی، مانند فلسفه ی نوافلاطونی، با تعالیم آن حضرت، عیسی مسیح خدا و پسر خدا شد … و ثالثا بالاخره حضرت محمد و علی علیهما السلام آمدند و یهودیان و مسیحیان ایشان را به وضوح فرزندان خود (قرآن سوره ی بقره آیه ی 146، سوره ی انعام آیه ی 20، …) شناختند ولی همان غصب منسب وصایت و کشتن اوصیا و به مرور اختلاط فلسفه ها و عرفان های یونانی و … به مدیریت همان وسوسه گر اولی تکرار شد و …

برای اطلاعات بیشتر لطفا رجوع شود به:

  • منشور حقیقت، از خلقت تا ابدیت
  • محمد و آل محمد (ص) وعده کتاب مقدس

توجه کنیم که ابن عربی یکی از هسته های مرکزی قرون 12 و 13 م اسپانیایی بود؛ وی و پدرش از صوفیان سنی دیار اندلس بودند. در همان قرون 12 و 13 م هم کتاب زهر که منسجم کننده ی نحله های یهودی بود، پدیدار شد و هم کتب ابن عربی که، با ادبیاتی زیبا و جذاب، منسجم و مدون کننده ی تصوفی بود که ابن عربی به خوبی از پدر آموخته بود و مکتوبات نحله های رمزآلود یهودی و مسیحی که وی کپی برداری کرده بود …

شباهت ها و اثرگذاری ها و تاثیر پذیری ها خیره کننده است و باید برای مسلمانان بیدار کننده باشد …

دقت کنیم:

 از ابتدا سنت الاهی برگزیدن انبیا و اوصیای معصوم علیهم السلام به عنوان معلمان و رهبران بشر به توحید الاهی و سعادت دنیوی و اخروی بود … شباهت های فراوانی در تعالیم انبیا و اوصیا علیهم السلام وجود دارد چرا که منشا همه از خدا است … در مکتب الاهی تنها مفسران منحصر به فرد کلام الاهی انبیاو اوصیای معصوم بوده اند که علمشان وهبی و از جانب خدا بدون دخالت غیرمعصومان بوده است … در مکتب و سنت الاهی اطاعت از خدا و انبیا و اوصیا، چه در مفاهیم علمی و چه در تبعیت از شریعت عملی، واجب بوده است … در مکتب الاهی ولایت معصومین –و در رأس همه ولایت محمد و آل معصوم محمد صلی الله علیهم اجمعین- از جانب خداوند تنها راه نجات و یگانه پناهگاه  محکم در برابر شیاطین است … در مکتب و سنت الاهی هدف خلقت انسانها تسبیح و تقدیس خداوند یکتای بی مانند و بی شریک است … در مکتب و سنت الاهی هدف خلقت انسانها عبودیت است …

« و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» (آیه 56 سوره ذاریات)

در برابر این سنت الاهی شیطان سنت-نمای خود را برافراشت و مسیر را از آموزه های ای انبیا و اوصیا علیهم السلام خارج کرد … شباهتهای فراوانی بین این مکاتب عرفانی … هم وجود دارند چرا که منشا اینان هم مشترک است و ذاتا یکی هستند … شباهت ها از ظاهر گرفته تا محتوا مانند وحدت وجود و موجود و مکتب عشق بودن و کوچک شمردن قدم به قدم فرامین و شریعت و …

“پایداری در برگزاری مجالس گرامیداشت نامهای خدا توسط کابالیستهای مشرق زمین در اورشلیم و در نتیجه آشکار کردن اثرگذاری قطعی محیط اسلامی بر یهودیان، یک نمونه ی پربار منحصر به فرد، در عین حال  معاصر از وابستگی پنهانی و حیاتی فیمابین کابالای یهودی و تصوف مسلمانان را ارائه می کند … همان ماهیت مشترک کابالای یهودی و معنویت مسیحی [کابالای مسیحی، ناستیسیزم، …] و تصوف اسلامی …”

Stephen Schwartz

“The endurance of the “Oriental” kabbalists, commemorating the names of the Almighty in Jerusalem, and thus reflecting the positive impact of the Islamic environment on Jewish believers, presents a uniquely fecund, but contemporary example of the hidden, vital relationship between Jewish Kabbalah and Islamic Sufism … the common essence of Jewish Kabbalah, Islamic Sufism and Christian spirituality.”

Stephen Schwartz, Executive Director, Center for Islamic Pluralism

ادامه دارد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *